اجمالي از زندگي امام حسن(ع)


29- اجمالي از زندگي امام حسن مجتبي (ع) را بيان كنيد؟

جواب:

امام حسن مجتبي(ع) آن حضرت و برادرش امام حسين (ع) دو فرزند اميرالمومنان علي(ع) بودند از حضرت فاطمه سلام الله عليها دختر پيغمبراكرم(ص) و پيغمبراكرم بارها ميفرمود كه: (( حسن و حسين فرزندان منند)) و به پاس همين كلمه, علي(ع) به ساير فرزندان خود ميفرمود: (( شما فرزندان من هستيد و حسن و حسين فرزندان پيغمبر خدايند))

امام حسن(ع) سال سوم هجرت در مدينه متولد شد و هفت سال و خردهاي جد خود را درك نمود و در آغوش مهر آن حضرت بسر برد و پس از رحلت پيغمبر اكرم (ص) كه با رحلت حضرت فاطمه, سه ماه يا شش ماه بيشتر فاصله نداشت, تحت تربيت پدر بزرگوار خود قرار گرفت. امام حسن(ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خود به امر خدا و طبق وصيت آن حضرت, به امامت رسيد و مقام خلافت ظاهري را نيز اشتغال كرده نزديك به شش ماه به اداره امور مسلمين پرداخت و در اين مدت معاويه كه دشمن سر سخت علي(ع) و خاندان او بود و سالها به طمع خلافت ( در ابتدا به نام خونخواهي خليفه سوم واخيراً به دعوي صريح خلافت) جنگيده بود به عراق كه مقر خلافت امام حسن (ع) بود لشكر و جنگ آغاز كرد و از سوي ديگر سرداران لشكريان امام حسن(ع) را تدريجاً با پولهاي گزاف و نويدهاي فريبنده اغوا نمود و لشكريان را بر آن حضرت شورانيد. بالأخره آن حضرت به صلح مجبور شده, خلافت ظاهري را با شرايطي ( به شرط اينكه پس از درگذشت معاويه دوباره خلافت به امام حسن(ع) برگردد و خاندان وشيعيان از تعرض مصون باشند) به معاويه واگذار نمود معاويه به اين ترتيب خلافت اسلامي را قبضه كرد و وارد عراق شده و در سخنراني عمومي رسمي شرايط صلح را الغاء نمود و از هر راه ممكن استفاده كرده, سختترين فشار و شكنجه را به اهل بيت و شيعيان ايشان روا داشت. امام حسن(ع) در تمام مدت امامت خود كه ده سال طول كشيد در نهايت شدت و اختناق زندگي كرد و هيچگونه امنيتي حتي در داخل خانه خود نداشت و بالأخره در سال پنجاه هجري به تحريك معاويه به دست همسر خود مسموم و شهيد شد.

امام حسن(ع) در كمالات انساني يادگار پدر و نمونه كامل جّد بزرگوار خود بود وتا پيغمبراكرم (ص) در قيد حيات بود, او و برادرش در كنار آن حضرت جاي داشتند و گاهي آنان را بر دوش خود سوار ميكرد.

عامه و خاصه از پيغمبراكرم(ص) روايت كردهاند كه درباره حسن وحسين عليهما السلام فرمود: اين دو فرزند من امام ميباشند خواه برخيزند و خواه بنشينند ( كنايه است از تصدي مقام خلافت ظاهري و عدم تصدي آن ) . و روايات بسيار از پيغمبراكرم(ص) و اميرالمومنان علي (ع) در امامت آن حضرت بعد از پدر بزرگوارش, وارد شده است.

////

پاورقي:

شيعه در اسلام ص 205

علامه سيد محمد حسين طباطبائي