بازگشت

گفتار دوم : زمينه هاى تربيت


زمينه هاى تربيت

طبق آموزه هاى فرهنگ اسلام ، اولياء و مربيان و بويژه پدران و مادران بايد مدت ها قبل از تولد كودك به تريبت روح و روان و جسم وى توجه نمايند. اين نكته از ويژگى هاى منحصر به فرد مكتب مترقى اسلام است . اين آيين آسمانى از آن جايى كه به مقوله تربيت اهميت خاصى قائل است ، براى اعمال روش هاى تربيتى نيز اين چنين ديد عميق ، وسيع و ريشه دار دارد.

از ديدگاه اين آيين انسان ساز، يكى از بزرگترين اهداف ازدواج ، تربيت نسلى پاك و فرزندانى شايسته و كارآمد مى باشد. براى همين در رهنمودهاى پيشوايان دينى پس از انتخاب همسر صالح ، نكات ظريف و قابل توجهى را به خاطر مصلحت هايى براى زوجين جوان مقرر داشته اند كه رعايت آن ها شرط موفقيت در زندگى آينده بوده و پدر و مادر را در پيش ‍ گرفتن زندگى سعادتمندانه و همراه با خوشبختى و به وجود آوردن نسلى پاك و صالح و سالم ، يارى مى نمايد.

در سيره تربيتى پيشواى دوم شيعيان به برخى از اين نكات دقيق توجه ويژه اى ديده مى شود كه ما آن ها را به عنوان زمينه ساز پرورش فرزندان سالم مطرح مى كنيم :

1. انتخاب همسر شايسته

ازدواج يك پيمان مقدس و ارزنده ايست كه ميان زن و مرد بسته مى شود و به اين وسيله آنان دو يار غمخوار و شريك زندگى همديگر مى شوند. در مورد اهميت آن پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرموده است : هيچ بنايى در اسلام بنيان نهاده نشده كه نزد خداوند محبوب تر از ازدواج باشد. (31) در منابع دينى ما اهداف مهمى براى ازدواج بيان گرديده ، كه مهم ترين آن ها عبارتند از:

تربيت فرزند صالح ، نيل به آرامش و سكون ، تامين نياز جنسى ، تكميل و تكامل دو جنس مخالف ، سلامت و امنيت اجتماعى ، تامين نيازهاى روانى و روحى .

پس يكى از مهم ترين اهداف ازدواج تربيت فرزند سالم و صالح مى باشد و اولين گام هاى تربيت را بايد از انتخاب همسر شايسته شروع نمود. زيرا مهم ترين عامل نقش آفرين در تربيت فرزندان لايق ، همان پدر و مادرى است كه از نظر وراثت و محيط بيشترين تاثير را مى گذارند. تاثير پدر و مادر در روحيات و حالات و اندام مناسب كودك ، در جنبه هاى فرهنگى ، اجتماعى ، اخلاقى ، عاطفى و روانى بسيار مهم و قابل امعان نظر مى باشد؛ زيرا والدين صفات ارثى خويش را به كودك منتقل مى كنند و كودك يك عمر با آن صفات و عادات بايد زندگى كند.

بر اين اساس بايد در انتخاب همسر، نهايت دقت را به عمل آورد. چرا كه همسر انسان علاوه بر اينكه شريك يك عمر زندگى فرد قرار مى گيرد، در آينده به عنوان پدر يا مادر فرزندان هم محسوب مى شود. ملاك و معيار شايستگى و صلاحيت را بايد آموخت و بر اساس آن همسر دلخواه خويش ‍ را انتخاب نمود. امام حسن مجتبى عليه السلام دقت در انتخاب همسر شايسته را مورد تاكيد قرار داده و مهم ترين ويژگى را ايمان و تقوا مى داند و در حديثى كه قبلا گذشت آن بزرگوار فرمود:

اگر داماد با ايمان و پرهيزگار باشد، در صورت دوست داشتن و توافق با همسرش او را مورد احترام قرار خواهد داد و اگر شريك زندگى اش ‍ خوش آيند او نباشد، هيچ گاه به او ستم روا نمى دارد. (32)

طبق اين فرمايش ، پدر كه مدير خانواده مى باشد و مظهر نظم و انضباط و تجلى قانون و عدالت در خانه است ، بايد فردى خود ساخته و حقيقت گرا باشد و اعضاى خانواده از ظلم و ستم و رفتارهاى غيرانسانى او در امان باشند، تا بتوان در محيطى كه سرشار از ايمان و عاطفه و محبت است فرزندانى خوب و داراى صفات نيكو پرورش داد.

2. نقش مادر در آينده كودك

پدر و مادر وظيفه دارند كه با كودك خويش به عنوان امانت الهى رفتار شايسته اى داشته باشند. آنان مانند يك باغبان بايد اين نونهال را پرورش ‍ داده و در حد توان خود او را از آفات و گزندهاى مادى و معنوى حفظ نموده و استعداد و خلاقيت هاى وى را شكوفا ساخته و به ثمر برسانند.

در اين ميان مادر نقش حساستر و فوق العاده اى را بايد ايفا كند و زمينه را براى تقويت و رشد شخصيت كودك آماده سازد و او را هماهنگ با بلوغ و رشد جسمانى به بلوغ و رشد اجتماعى ، فرهنگى و از همه مهمتر بلوغ عقلانى هدايت نمايد. عفت و پاكدامنى و تقوا و خويشتن دارى مادران مى تواند آن ها را در اين مهم يارى كند و فرزندانشان را از مفاسدى همچون ريا، دروغ ، نفاق ، كينه توزى به هم نوع و ساير خصلت هاى زشت دور نمايد.

پاكدامنى و تقواى مادر تاثير بسزايى در خدايى شدن و رنگ انسانيت گرفتن طفل در آينده دارد. شجاعت و شهامت روحى ، حق دوستى ، حق جويى ، نيت هاى خير، انديشه هاى پاك و وقار و متانت از جمله اثرات و بركات عفت و تقواى والدين است .

آرى ، فرزندان سالم از دامن هاى سالم و پاك پديد مى آيند و برعكس ‍ نمى توان از دامن هاى آلوده انتظار به وجود آمدن نسلى پاك و فرزندانى خوشنام و با شخصيت سراغ داشت . فرزندى كه در دامن پاك و بافضيلت رشد يابد زمينه هاى مساعد براى صفات نيك را دارد، ولى اگر در محيطى فاسد پرورش يافته باشد، زمينه هاى موروثى مانع رشد و تربيت خوب در وجود طفل مى باشد. حضرت امام حسن عليه السلام در يكى از سخنان گهربار خويش كه خطاب به عمرو بن العاص بيان مى نمود با اشاره به اعمال زشت و صفات نارواى او در مورد يكى از مهم ترين علل انحراف و آلودگى وى به انواع گناهان و خلافكارى ها مى فرمايد:

مادر تو زنى فاسد و زناكار بود و تو در خانه اى متولد شدى كه چند پدر تو را به خود نسبت مى دادند، و رجال قريش بر سر تو نزاع داشتند، ابوسفيان مى گفت : پسر از آن من است . وليد بن مغيره مى گفت : عمرو فرزند من است . و عثمان بن حارث ، نضر بن حارث ، و عاص بن وائل هر يك ادعاى پدرى تو را داشتند، در ميان اين گفتگوها لئيم ترين ، خبيث ترين ، و بى اصل و نسبت ترين مردم قريش زورش به سايرين چربيد و تو را به خود ملحق ساخت . (به همين خاطر) هنگامى كه به حد بلوغ رسيدى صريحا گفتى كه من دشمن محمد هستم . (33)

3. دعاى مطلب فرزند

بعد از اين كه زن و مرد با همسر شايسته خويش و با شرايط صحيح با همديگر پيمان وصلت بستند. بايد از خداوند فرزند سالم و نسل صالح درخواست كنند و همه اعمال و رفتارهاى خود را با نام و ياد و توكل به پروردگار عالميان انجام دهند. در اين مورد توصيه هاى ارزنده اى از رهبران الهى به ما رسيده است .

روزى شخصى از كارگزاران معاويه به امام مجتبى عليه السلام عرض كرد: من مردى ثروتمند و مرفه هستم ، و بعد از ازدواج صاحب فرزندى نشده ام ، براى من روشى تعليم نماييد شايد كه در اثر آن خداوند فرزندى به من عطا كند.

حضرت امام حسن عليه السلام به او فرمود: از گناهان خود استغفار كن و پيوسته در آن تلاش نما و از خداوند متعال بخواه با آمرزش گناهانت حاجت تو را بر آورد. آن شخص همواره در حال استغفار بود، و بعضى روزها 700 مرتبه از خداوند متعال طلب آمرزش مى نمود تا اين كه در اثر همين رفتار، خداوند به او فرزندانى عطا نمود.

هنگامى كه معاويه خبردار شد، از آن مرد خواست ، تا علت تاثير اين ذكر را در طلب فرزند از امام عليه السلام جويا شود. هنگامى كه وى از امام مجتبى عليه السلام اين پرسش را نمود، آن حضرت در پاسخ ، به دو آيه در سوره هود و نوح اشاره نمود كه خداوند متعال در مقابل استغفار و توبه حقيقى ، وعده مال و فرزند مى دهد. (34)

بر اساس اين نكته والدين گرامى بايد در ايجاد نسل و تولد فرزند از خداوند متعال استعانت بجويند و نه تنها فرزند را از خدا بخواهند بلكه اولاد صالح ، شايسته و دوستدار اهل بيت عليهم السلام را از درگاه بارى تعالى آرزو كنند.

مرد عطار و امام حسن عليه السلام

در يكى از سفرهايى كه امام حسن عليه السلام پياده به مكه مى رفت پاهاى مباركش ورم نمود. در يكى از منازل به غلامش ، مردى عطار را نشان داده و فرمود: نزد آن مرد برو و از بوى روغن و مرهمى بگير و بهايش را هم بپرداز! فروشنده هنگامى كه فهميد آن غلام از طرف امام مجتبى عليه السلام آمده و براى آن حضرت دوا مى خواهد، گفت :

مرا نزد آن بزرگوار ببر. آن مرد عطار وقتى كه به محضر امام مجتبى عليه السلام شرفياب شد به امام عليه السلام اظهار داشت كه : پدر و مادرم فداى شما! من نمى دانستم كه شما به اين روغن نياز داريد، اجازه بفرماييد بهاى آن را از شما نستانم زيرا من غلام شما هستم ، اما از شما تقاضا مى كنم كه چون وضع حمل همسرم نزديك است ، از خداوند بخواهيد به من پسرى سالم عنايت كند كه دوستدار شما اهل بيت عليهم السلام باشد. كريم اليهم السلام به آن مرد فرمود: به منزلت برو كه خداوند به تو پسرى عطا فرموده و او از شيعيان ماست . (35)

4. مباشرت با انديشه هاى پاك

توجه به خداوند و معاد و به فكر هم بودن زوجين و در سر داشتن افكار مثبت و انديشه هاى پاك از روش هاى تربيتى آيين حيات بخش اسلام است كه اين شيوه را در هنگام مباشرت و انعقاد نطفه به زوجين پيشنهاد مى كند.

طبق اين توصيه آنان نبايد در آن لحظه حساس و سرنوشت ساز افكار و انديشه هاى ناصواب و ناپاك در ذهن خود داشته باشند و برعكس بايد افكار عالى و انديشه هاى صحيح و پاك و اهداف الهى و متعالى را مدنظر خويش قرار دهند. بديهى است نسلى كه بر اين اساس ايجاد شود با اين انديشه ها هماهنگ بوده و در راه صحيح و مسير الهى قدم خواهد گذاشت .

امام حسن مجتبى عليه السلام در جلسه اى اين پيام آسمانى و نكته ظريف و مهم تربيتى را به يزيد بن معاويه گوشزد نمود، و آن در هنگامى بود كه يزيد در سخن جسارت آميز و بى ادبانه اى به آن بزرگوار گفت : اى حسن ! من از روزى كه خودم را شناخته ام تو را دشمن مى دارم و بغض و كينه تو در دلم جاى گرفته است . حضرت امام حسن عليه السلام در پاسخ به او فرمود: بدان اى يزيد! اين شقاوت درونى و حقد و كينه تو به من و اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله ريشه در نطفه تو دارد كه با انديشه هاى پاك به وجود نيامده است ، پدرت در هنگام آميزش ، افكار شيطانى در سر داشته و شيطان در موقع منعقد شدن نطفه تو، با پدرت شريك شده است و نتيجه آن مشاركت ، عداوت و كينه ما است كه در وجود تو به ارث مانده است .

همچنان كه خداوند در كتاب خويش خطاب به شيطان مى فرمايد: وشاركهم فى الاموال و الاولاد ؛ (36) اى شيطان ! در اموال و اولاد آنان (پيروان خويش ) شريك شو! (37) براى همين در روايات متعددى توصيه شده كه پدر و مادر با نام خدا مباشرت نموده و نسلى پاك و پرهيزگار و اولا شايسته و هوشمند و سالم را از خداوند بخواهند. توجه به اين نكته مهم در آموزه هاى دينى ما، وسعت نظر و گسترش دامنه فرهنگ تعليم و تربيت اسلامى را نشان مى دهد.

5.تاثير صفات روحى والدين در فرزند

آرامش روح و حالت طبيعى پدر و مادر در ايجاد فرزند، نقش مهمى در كيفيت هاى جسمانى و روانى كودك در آينده دارد و اين مسئله امروزه مورد توجه كارشناسان امر تعليم و تربيت كودك مى باشد.

در احاديث و سخنان معصومين (ع ) از اين نكته علمى سخن به ميان آمده و مورد توجه قرار گرفته است .

چنانچه حضرت امام مجتبى (ع ) درباره نقش آرامش طبيعى و اطمينان خاطر والدين در زمان انعقاد نطفه و ايجاد نسل مى فرمايد:

فان الرجل اذا اتى اهله بقلب ساكن و عروق هادية و بدن غير مضطرب استكنت تلك النطفة فى الرحم فخرج الرجل يشبه اباه و امه

اگر هنگام مباشرت والدين و لحظه انعقاد نطفه ، دل آرام و دوران خون در رگ ها به صورت طبيعى و بدن خالى از اضطراب باشد، فرزند به پدر مادر خود شبيه خواهد بود.

آرى اگر در آن لحظه بدن آرامش لازم و روان زوجين وضع طبيعى خود را داشته باشد، طبيعى ترين شكل براى فرزند شباهت به والدين خويش ‍ است . بنابراين مراقبت هاى لحظه مباشرت ، عمل به رهنمودهاى دينى ، رعايت زمان و مكان و توجه به حالت جسمانى و روانى و ساير مواردى كه در دستورات دين مبين اسلام مورد تاكيد قرار گرفته اگر مورد توجه والدين باشد، آنان در تربيت و پرورش كودك آينده خود از اين جهت دچار مشكل نخواهند شد و جامعه اى كه از چنين نسلى تشكيل يابد، مطمئنا راه سعادت و خوشبختى و سلامت را خواهد پيمود.

6. مراقبت هاى دوران باردارى

بعد از انعقاد نطفه كودك ، زندگى او وارد مرحله جديدى مى شود و مادر وظيفه دشوارترى را به عهده مى گيرد. در اين دوران علاوه بر مراقبت هاى معنوى كه بايد مد نظر قرار گيرد، مسئله غذاى مادر و توجه به بهداشت تغذيه در سيره پيشوايان معصوم عليه السلام مطرح مى باشد.

حضرت مجتبى عليه السلام با توجه به اهميت تغذيه مادر در هنگام حمل و تاثير آن در چگونگى شكل گيرى و رشد جنين به نقل از رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد اطعموا حبالاكم اللبان (38) فان الصبى اذا غذى فى بطن امه باللبان اشتد قلبه وزيد فى عقله ، فان يك ذكراكان شجاعا و ان ولدت انثى عظمت عجيزتها فتحظى بذلك عند زوجها ؛ (39) به همسران باردار خويش كندر بخورانيد، اگر كودك در شكم مادر با كندر تغذيه شود قوت قلب يافته و بر هوشمندى اش افزوده خواهد شد، در آن حال اگر جنين پسر باشد او در آينده فردى شجاع و دلير مى شود و اگر دختر باشد اندامى متناسب و زيبا يافته و مورد توجه همسر آينده اش قرار خواهد گرفت .

7. رعايت حقوق همسر

يكى از مهم ترين علت هاى تزلزل و در نتيجه از هم فروپاشيدن خانواده ها، بى اعتنايى زوجين به حقوق همديگر مى باشد. اگر آنان حقوق متقابل را مراعات نكنند و به يكديگر احترام متقابل نداشته باشند، در اثر اين بى توجهى اعتماد و اطمينان از آنان نسبت به يكديگر سلب خواهد شد.

بديهى است فرزندانى كه در چنين فضاى بى اعتمادى رشد كنند، به حقوق ديگران از جمله پدر و مادر خويش بى اعتنا خواهند بود.

پدر و مادرى كه خودشان را اصلاح نكرده باشند و در ميان خود اصل تفاهم و توافق را مد نظر قرار ندهند، همديگر را تحمل نكنند و از لغزش ها و خطاهاى عادى زندگى در رفتار يكديگر اغماض و چشم پوشى ننمايند، بى ترديد آنان از اصول و اهداف تربيتى ازدواج بى اطلاع هستند. چنين افرادى چگونه انتظار دارند كه در خانواده خويش كودكى تربيت يافته و آراسته به كمالات و مقامات عالى انسانى به جامعه تحويل دهند. براى همين يكى از موارد زمينه هاى تربيت را مى توان در احترام به همسر و رعايت حقوق وى دانست . هنگامى كه از امام حسن عليه السلام سوال شد، انسان هاى لئيم و پست چه كسانى هستند؟ امام فرمود:

احراز المرء نفسه و اسلامه عرسه ؛ (40) انسان پست و لئيم كسى است كه به فكر خود بوده و به همسر خود بى اعتنا باشد و او را به حال خود رها كند.

بلى اگر انسان همسر خويش را گرامى بدارد و او را به عنوان امانت الهى بنگرد و با رعايت حقوق همسر خويش زمينه آرامش و امنيت فكرى و روحى را در منزل به وجود آورد، همسر او مى تواند با نيروى كامل و افكارى سالم و روحيه اى پر نشاط به وظيفه خطير مادرى و تربيت فرزندانى وارسته اقدام نمايد. نتيجه اين رفتار در مرحله اول عايد والدين و جامعه بوده و زمينه پرورش و رشد نسلى پاك ، ستوده خصال و ايده آل فراهم خواهد آمد.

چنان كه اميرمومنان عليه السلام خطاب به مديران خانواده ها فرمود:

همسرانتان در نزد شما امانت خداوند هستند، آنان را ناراحت نكنيد و به كارهاى سخت و دشوار وادار ننماييد. (41)

آرى مادر امانت حق تعالى است و در دامن خويش امانتى بس ارزشمند مى پرورد، پدر به عنوان مدير خانواده بايد زمينه اين امانتدارى را فراهم نمايد. در سيره عملى امام مجتبى عليه السلام احترام به همسر و رعايت حقوق او كاملا مشهود است .

بر اين اساس پدر خانواده مى تواند، با خوشرفتارى و ارتباط كلامى با بار مثبت و عاطفى و رعايت حال همسر خويش از مشكلات روحى و آلام روانى وى كاسته و زمينه تربيت صحيح كودكان را فراهم آورد.

8. فراهم نمودن غذاى حلال

گذشته از اين كه پدر بايد نيازهاى روحى همسر و فرزندان را تامين نمايد، بايد با تهيه غذاى حلال و توسعه در زندگى براى رشد سالم و صحيح جسمى آنان نيز زمينه سازى نمايد.

چنان كه مى دانيم اثر غذا در فرزندان ، قبل از اين كه آن ها به اين عالم قدم بگذارند، امرى مسلم و ترديدناپذير است و در طول تربيت هم بايد كاملا مراعات شود. يك فرد مسلمان براى تربيت صحيح فرزندان ، بايد سفره هاى هر چند ساده ولى با غذاها و خوردنى هاى حلال و پاك را در منزل بگستراند.

اين كار خواص متعددى دارد كه يكى از آن ها به وجود آمدن زمينه رشد فضائل اخلاقى و خصال پسنديده در كودكان و نوجوانان مى باشد. از ديدگاه فرهنگ اهل بيت عليهم السلام غذايى كه مصرف مى كنيم و به خانواده خود مى خورانيم ، علاوه بر آثار مادى كه در جسم ها بر جاى مى گذارد، آثار ديگرى هم در روح و روان و شخصيت معنوى ما ايجاد مى كند. اين نوع از آثار را آزمايش هاى مادى و تجربه هاى عملى و عينى نمى تواند ثابت كند، اما از نظر مكتب تربيتى اهل بيت عليهم السلام امرى كاملا واضح و پذيرفته شده مى باشد.

رواياتى بسيار در مورد فراهم نمودن غذاى حلال و تاثير آن بر روحيات افراد نقل شده كه از موضوع بحث خارج است و مجال مفصلترى مى طلبد.

در اين جا فقط به گفتارى از امام مجتبى عليه السلام اكتفا مى كنيم ، آن حضرت در اين مورد مى فرمايد:

ان من اخلاق المومنين كسبا من حلال ؛ (42) از نشانه هاى انسان هاى باايمان انتخاب شغل حلال و درآمد مشروع است .

آنان از راه درست و مشروع معاش خود را تامين مى كنند و اولاد خود را با اين درآمد پرورش مى دهند. يكى از آثار مهم درآمد از راه حلال ، به وجود آمدن فضايى معنوى و آكنده از فضائل و كمالات در خانواده است كه در آن فضا فرزندان رشد مى يابند. داستانى مشهور در اين رابطه نقل شده است كه نشانگر تاثير غذا در رفتار و كردار فرزندان مى باشد.

داستان عالم اصفهانى

نقل كرده اند كه يكى از علماى بزرگ اصفهان در عصر صفويه ، امامت مسجد جامع شهر را به عهده داشت . شبى پسر خردسال خويش را به همراه خود به مسجد آورده بود، پسربچه از ورود به مسجد خوددارى كرده و در حياط مسجد نشست . پس از رفتن پدر، چشم پسرك به مشك آبى افتاد كه متعلق به يكى از نمازگزاران بود. وى آن را با سوزنى سوراخ كرده و با آبى كه از آن مى ريخت ، مشغول بازى شد. پس از پايان نماز، پدر از اين موضوع آگاه شد و بعد از جبران خسارت صاحب مشك ، دست پسر را گرفته و با حالتى ناراحت و غمگين به خانه آمد.

او در خانه بعد از نقل ماجرا خطاب به همسرش گفت : من در تغذيه ، تهيه درآمد حلال ، رعايت آداب و رسوم اسلامى ، قبل از انعقاد نطفه و بعد از آن و همچنين در دوران كودكى و نشو و نماى فرزندمان با جديت تمام كوشيده ام ، ولى لغزش و خطاى امروز اين كودك نشانگر تقصير يكى از ما دو نفر است .

مادر درنگى نموده و بعد از اندكى تامل و تفكر گفت : من هم مثل شما در رعايت آداب شرعى و نكات تربيتى كمال دقت را به عمل آورده ام ، اما يك بار هنگامى كه به اين طفل باردار بودم ، به منزل همسايه رفتم ، درخت انار همسايه توجه مرا به خود جلب كرد و من يك لحظه وسوسه شدم و بدون اجازه همسايه به يكى از انارها سوزنى فرو برده و مزه آن را چشيدم . ممكن است لغزش امروز كودك از خطاى آن روز من ريشه گرفته باشد و اشتباه آن روز من ، در عمل امروز فرزندمان جلوه نموده است .

مرحوم الهى قمشه اى در ديوان خويش در مورد انسان هاى حلال طلب و آثار آن چنين سروده است :

به روزى در پى كسب حلالند

به حشر آسوده ز اندوه و وبالند

دهد رزق حلال آسايش دل

شود بر طاعت دلدار مايل

حرام از دل برد مهر و وفا را

كند ناپاك قلب باصفا را (43)

9. اصلاح خانواده

يكى ديگر از مواردى كه در زمينه سازى براى تربيت فرزندان موثر است و در سيره تربيتى حضرت امام حسن عليه السلام مشاهده مى شود، تلاش ‍ براى جلوگيرى از اختلاف و از هم پاشيدن خانواده هاست . بگو مگو و كشمكش در داخل خانواده و در بين والدين بى ترديد تاثير در روح و روان كودك دارد و ناخواسته فرزندان را در مسير انحراف و ناسازگارى هاى اجتماعى و فردى قرار مى دهد. بايد در تربيت فرزندان ، زمينه هاى هنجارشكنى و اصول زدايى را از بين برده و از اختلاف شديدا پرهيز كرد و در صورت بروز مشكل ، بايد از راه هاى صحيح آن را حل نمود.

در رفتار تربيتى و منش اخلاقى حضرت مجتبى عليه السلام تلاش براى اصلاح درگيرى ها و رفع اختلاف هاى داخلى خانواده ها قابل توجه مى باشد. روزى مردى به نام غاضرى به حضور آن جناب آمده و از ضرر و زيانى كه به سبب گفتار و رفتار همسرش به او وارد شده بود، سخن به ميان آورد و از دست همسرش اظهار ناراحتى و رنجش نمود. امام حسن عليه السلام بدون اين كه در مورد جزئيات ماجرا و كيفيت اختلاف توضيحاتى بخواهد، خسارت آن فرد را شخصا جبران نمود. (44) و به اين ترتيب زمينه درگيرى خانوادگى را از ميان برداشت و اجازه نداد كه در اثر مقدارى ضرر مالى كدورت و اختلاف در بين يك زن و شوهر ريشه دار شده و به مرور اساس خانواده اى از هم بپاشد.

بنابراين والدين بايد از اختلافات و بگومگوهاى خويش كاسته و در مقابل اطفال خود از آن پرهيز نمايند. زيرا كشمكش و مجادله پدر و مادر موجب زمينه سازى براى ناسازگارى هاى فرزندانشان مى شود كه بعضى از علائم اين ناسازگارى ها عبارتند:

1. عدم حضور كودك در گروه ها و جلسات اجتماعى و نداشتن فرصت براى ابراز وجود و شكوفايى استعدادهايش .

2. داشتن قيافه اى نگران و افسرده در اجتماعات .

3. بيمناك بودن نسبت به آينده و عدم احساس لذت از درس و مدرسه و زندگى .

4. عقب ماندگى آموزشى در اثر كمبود عواطف و محبت خانوادگى .

5. روى آوردن به افراد منحرف و سرگرمى هاى پوچ و باطل و اغواكننده به علت بهره مند نبودن از محبت خانوادگى .

6. داشتن تشويش ذهنى ، افكار مضطرب و اشتغال ذهن و فكر به اختلافات و مشكلات خانوادگى .

7. داشتن ديدگاه منفى به افراد اجتماعى .

8. از بين رفتن عزت و شخصيت و احترام والدين در منظر او.

در اين گونه موارد بهتر است كه :

1. پدر و مادر در حضور كودكان از سرزنش يكديگر خوددارى نموده و از بگومگو و مجادله به شدت پرهيز كنند.

2. والدين در نشست هاى خانوادگى از مطالبى كه روح حرص و طمع و بدگويى از ديگران را در فرزندان القاء مى كند، خوددارى نمايند.

3. اصل مسلم در رفتار بين پدر و مادر بايد بر اساس خوش بينى و حسن ظن باشد.

4. والدين خواسته هاى خويش را منطبق بر رضاى خداوند قرار دهند نه مطابق با سليقه شخصى خويش .

5. همديگر را با كلمات احترام آميز صدا نموده و با عباراتى كه بار مثبت و عاطفى و محبت آميز داشته باشد استفاده نمايند و از سخنان زشت و توهين آميز و كينه آور احتراز نمايند.

6. در حضور فرزندان از روزگار و مشكلات زندگى شكايت نكنند و از مسائلى كه غالبا و به طور ناخودآگاه در زندگى به فرزندان ديد منفى القاء مى كند پرهيز نمايند و راضى به رضا و قضاى الهى باشند.

7. در مورد مسائل و مشكلات خانه هفته اى يك روز جلسه بحث و مذاكره قرار دهند و در حضور كودكان به مشورت و تبادل نظر پرداخته و به افكار اعضاى خانواده احترام بگذارند. (45)

10. ايجاد محيطى پرنشاط و دل انگيز

از جمله مواردى كه مى توان از زمينه هاى تربيت به حساب آورد و در سخنان امام مجتبى عليه السلام نيز آمده است اينكه : محيط تربيت بايد فضاى پرنشاط و دل انگيزى باشد، تا بتوان فرزندانى شايسته را تربيت نموده و به قله هاى رفيع افتخار و سعادت رساند. اساسا بچه ها بر اساس ‍ فطرت خدادادى خويش ، نيازمند گرمترين ابراز محبت ها و پرنشاطترين كانون هاى خانوادگى هستند، آنان دوست دارند كه در آغوش مهربانى ها و عطوفت ها جاى گرفته و بر هستى لبخند بزنند، شاكله شخصيت فرزندان آميزه اى از محبت خواهى و شادى طلبى است . مربيان برتر و والدين آگاه با استفاده از شادى هاى صحيح و تفريحات سالم محيطى پرنشاط و دل انگيز به وجود آورده و بدين وسيله در قلب فرزندان نفوذ نموده و آنان را به سوى رفتارهاى مطلوب و خصال ستوده سوق مى دهند. و اين يكى از صفات برتر مومنين است كه در كلام حضرت سبط اكبر، پيشواى دوم بدان اشارت رفته است .

آن حضرت فرمود:

ان من اخلاق المومنين نشاطا فى هدى ونهيا عن شهوه ؛ (46) از ويژگى هاى انسان هاى با ايمان اين است كه : در مسير هدايت پرنشاط و شاد هستند و در عين حال از پيروى شهوات نفسانى خوددارى مى كنند. (47)

پاورقي

31- وسائل الشيعه ، ج 20، ص 16.

32- مكارم الاخلاق ، ص 233.

33- و اما انت يا عمروبن العاص ... ان امك بغيه و انك ولدت على فراش مشترك فتحا كمت فيك رجال قريش منهم ابوسفيان بن الحرب و الوليد بن المغيره ، ... و العاص بن وائل كلهم يزعم انك ابنه فغلبهم عليك من بين قريش الامهم حسبا و اخبثهم منصبا و اعظمهم بغيه ... (احتجاج طبرسى ، ج 1، ص 276)

34- مصباح كفعمى ، ص 165.

35- اصول كافى مترجم ، ج 2، ص 362.

36- اسراء، آيه 64.

37- مناقب ، ج 4، ص 22.

38- اللبان : كندر؛ (لسان العرب ، ج 13، ص 377).

39- الكافى ، ج 6، ص 22، مسند امام مجتبى عليه السلام ، ص ‍ 694.

40- تحف العقول ، ص 226.

41- امانتدارى در سيره معصومين ، ص 7.

42- اعلام الدين ، ص 137.

43- ديوان الهى قمشه اى ، ص 46.

44- بحارالانوار، ج 43، ص 342.

45- آنچه والدين و مربيان بايد بدانند، ص 35.

46- اعلام الدين ديلمى ، ص 137.

47- گفتنى است كه اين حديث را مى توان به دو صورت معنى كرد: 1- مومنين از اين كه در مسير هدايت قدم بر مى دارند با نشاط و مسرور هستند. 2 - شادى و نشاط مومنين در مسير هدايت بوده و از موازين شرعى تجاوز نمى كنند.