بازگشت

دعاى امام حسن عليه السلام هنگام آمدن نزد معاويه


432 ـ سيّد ابن طاووس رحمه الله با سند خود از رجاء بن يحيى نقل كرده است:







اين دعا را در خانه سرورمان، امام حسن عسكرى عليه السلام نوشتم، و [ او فرمود:] چون [ امام [حسن بن علىّ عليه السلام نزد معاويه آمد، اين دعا را خواند:







به نام خداوند بخشنده مهربان، به نام خداى والامقام كه بزرگ تر [ از وصف و بيان[ است. اى خداى من! پاك و منزّهى تو. اى قيّوم! پاك و منزّهى تو اى زنده اى كه [هرگز [نمى ميرد! از تو مى خواهم به همان سان كه دهان شيرها را از دانيال ـ كه در ژرفاى چاه بود ـ بازداشتى و به او جز به اذن تو دست نيافتند، شرّ اين مرد (معاويه) و شرّ همه دشمنانم را ـ از پريان و آدميان، در شرق و غرب زمين ـ از من بازدارى، گوش







و چشم و دل و همه اندام هاى آنان را با قهر خود بگير، و با حول و قوّه خويش، كيد [و مكر] آنان را از من [بازدار و] كفايت فرما. [مهربانا! تو، خود] از شرّ آنان و هر جبّار عنود، و هر شيطان سركشى كه ايمان به روز جزا ندارد، پناهم باش. «حقّا كه سرور من، آن خدايى است كه قرآن را فرو فرستاد، و او شايستگان را سرورى كند».







پس اگر رو برتافتند، بگو: خدا مرا بس است هيچ معبود بحقّى جز او نيست، بر او توكّل مى كنم كه او پروردگار عرش عظيم است.