بازگشت

راضى به تقديرِ خداوندى


195 ـ ابن عساكر با سند خود از محمّد بن يزيد مبرّد نقل كرده است:







به حسن بن على عليه السلام گفته شد: ابوذر مى گويد: براى من، ندارى محبوب تر از دارايى، و بيمارى محبوب تر از تندرستى است.







حسن بن علىّ عليه السلام فرمود: خدا، ابوذر را رحمت كند؛ امّا من مى گويم: هركس بر خير بودن آنچه (از دارايى و ندارى، بيمارى و تندرستى) كه خدا برايش برگزيده است تكيه كند، آرزو نمى كند كه در حالت ديگرى باشد. اين، حدّ راضى ماندن به آن امورى است كه قضا [ ى خداوندى ] پيش آورده است.







196 ـ كلينى رحمه الله با سند خود از امام صادق عليه السلام نقل كرده است:







حسن بن علىّ عليه السلام با عبداللّه بن جعفر ديدار كرد و به او فرمود: عبداللّه ! چگونه مؤمن، مؤمن خواهـد بود، بـا اين كه از قسمت [و مقدّر] خـود، ناخشنود است و مقـام خـود را كوچـك مى شمارد، در حالى كه فرمانرواى او خداست. و من براى كسى كه در قلبش جز رضـا [ى به مقدّرات خدا ] خطور نكند، ضمانت مى كنم كه خدا را بخواند و مستجاب شـود.