بازگشت

بخش دوم : 2- ادعيه آن حضرت در مورد نياز و آنچه به آن ارتباط دارد


(7) دعاؤه عليه السلام فى قنوت الوتر

اللهم اهدنى فيمن هديت و عافنى ، فيم عافيت ، و تولنى فيمن توليت ، و بارك لى فيما اعطيت و قنى شر ما قضيت ، انك تقضى و لايقضى عليك ، انه لايذل من واليت ، تباركت ربنا و تعاليت

(7) دعاى آن حضرت در قنوت نماز وتر

پروردگارا! مرا در زمره كسانى قرار ده كه ايشان را هدايت كرده اى ، و سلامت دار به همراه كسانى كه به آنان سلامتى عطا فرموده اى ، و مرا سرپرستى كن در ميان افرادى كه ايشان را سرپرستى ، نموده اى ، و در آنچه به من عطا كرده اى بركت ، عنايت نما، و شر و بدى ، آنچه كه مقدر كرده اى را از من دو دار، تو حاكم بوده و كسى بر تو حكم نمى كند، به درستيكه تو هر كه را سرپرستى كنى ذليل نمى گردد.

(8) دعاؤه عليه السلام فى القنوت

يا من بسلطانه ينتصر المظلوم و بعونه يعتصم المكلوم سبقت مشيتك و تمت كلمتك و انت على كل شى ء قدير و بما تمضيه خبير

يا حاضر كل غيب ، و يا عالم كل سر، و ملجاء كل مضطر، ضلت فيك الفهوم ، و تقطعت دونك العلوم ، انت الله الحى القيوم ، الدائم الديموم .

قدترى ما انت به عليم ، و فيه حكيم ، و عنه حليم ، و انت بالتناصر على كشفه و العون على كفه غير ضائق ، و اليك مرجع كل امر كما عن مشيتك مصدره .

و قد ابنت عن عقود كل قوم ، و اخفيت سرائر اخرين ، و امضيت ، ما قضيت ، و اخرت ما لافوت عليك فيه ، و حملت العقول ما تحملت فى غيبك ليهلك من هلك عن بينة و يحيى من حى عن بينة و انك انت السميع العليم ، الاحد البصير

و انت اللهم المستعان و عليك التوكل ، و انت ولى ما توليت لك الامر كله ، تشهد الانفعال و تعلم الاختلال وترى تخاذل اهل الخبال و جنوحهم الى ما جنحو اليه ، من عاجل فان و حطام عقباه حميم ان و قعود من قعد، و ارتداد من ارتد و خلوى من النصار، (10) و انفرادى من الظهار، و بك اعتصم و بحبلك استمسك و عليك اتوكل

اللهم قد تعلم انى ما ذخرت جهدى ، و لامنعت و جدى حتى انفل حدى و بقيت وحدى فاتبعت طريق من تدقمنى فى كف العادية و تسكين الطاغية عن دماء اهل المشايعة (11) و حرست ما حرسه اوليائى من امر اخرتى و دنياى .

فكنت لغيظهم اكظم و بنظامهم انتظم ، و لطريقتهم اتسنم ، و بميسمهم اتسم ، حتى ياءتى نصرك و انت ناصر الحق و عونه و ان بعد المدى من المرتاد و ناءى الوقت عن افناء الاضداد.

اللهم صل على محمد و ال محمد و آله و اخرجهم مع النصاب فى سرمد العذاب ، و اعم عن الرشد و ابصارهم و سكعهم فى غمرات لذاتهم ، حتى تاءخدهم بغتة و هم غافلون و سحرة و هم نائمون بالحق الذى تظهره ، و اليد التى تبطش بها، و العلم الذى تبديه ، انك كريم عليم

(8) دعاى آن حضرت در قنوت

اى آنكه با قدرت او مظلوم يارى شده ، و با كمك او مجروح التيام مى يابد، فرمانت ، پيشى گرفته ، و امرت ، پايان پذيرفته ، و تو بر هر كار توانا، و بر آنچه مى گذرد دانائى

اى آنكه در هر پنهانى حاضر و بر هر راز و نهانى آگاهى ، و پناه هر مضطر و درمانده اى ، اوهام در يافتن تو گم گشته ، و علوم از رسيدن به كنه تو درمانده اند، و تو خدائى هستى كه پايدار و دائمى و جاودانى .

آنچه بدان دانا و در آن حكيم بوده و از آن شكيبا و بردبارى ، را مى بينى ، و تو بر يارى كردن براى برطرف ساختن آن و بر بازداشتن از آن قادرى ، و بازگشت هر كار به سوى توست ، همچنانكه آغاز آن از فرمان تو بوده است .

از تصميمات ، هر گروهى جدا بوده و راز و نهان ديگران را مخفى مى دارى ، آن چه حكم كرده اى را اجرا نموده ، و آن چه از دسترس تو دور نمى باشد، را تاءخير مى اندازى ، آنچه عقول در مشيت تو بدان قادر بوده اند، را به آنها داده اى ، تا هر كه هلاك مى گردد يا به راه راست هدايت مى شود با دليل و برهان توام بوده ، و نزد خداوند عذرى نداشته باشند و به درستيكه تو شنوا و دانا، يگانه و بينائى .

پروردگارا! تو يارى كننده بوده و توكل و اعتماد بر توست ، و تو شايستگى سرپرستى ، مخلوقاتت را دارى ، و تمام جهان ، در اختيار توست ، هر تاءثيرى تاءثرى در جهان را شاهد بوده و به هر تغييرى آگاهى ، اعراض و روى گرداندن مكاران ، و تمايل آنان به دنياى فانى و زينتهاى زودگذر آن - كه عقاب الهى را به دنبال خود دارد - و نيز مبارزه نكردن آنان و بازگشتشان از دين ، و بدون ياور شدنم ، و نداشتن پشتيبانى براى خود، را ديده اى ، از تو يارى خواسته و به ريسمان محكم تو چنگ زده و بر تو توكل مى نمايم .

پروردگارا! تو مى دانى كه از هيچ كوششى فروگذار نكرده ، و از هيچ عملى دريغ ننموده ام ، تا آنگاه كه قدرتم كاسته شدم ، و تنها ماندم ، از اينرو راهى را انتخاب كردم كه پيشينيان من براى رفع دشمنى و ساكن نمودن طغيان و آشوب در جهت جلوگيرى از خونريزى شيعيان برگزيده بودند، و آنچه اوليائم از امور دنيا و آخرت حراست كرده اند، را، پاسدارى نمودم .

از اينرو خشمشان ، را تحمل كرده ، و روششان را متابعت نموده ، و راهشان را پذيرفته ، و با نشانه آنان شناخته شده ام ، تا آنگاه كه يارى تو فرا رسد، و تو يارى كننده حق مى باشى ، اگر چه مطلوبمان از ما دور باشد، و زمان براى نابودى دشمنان گذشته باشد.

خداوندا! بر محمد و خاندانش درود فرست ، و آنان را به همراه دشمنانت در عذاب الهى ابدى داخل كن ، و چشمانشان را از يافتن راه حق كور نما، ايشان را در لذات دنيوى فرو بر، تا مرگ آنان به طور ناگهانى فرا رسد، در حاليكه در غفلت به سر مى برند، يا در آن هنگام كه در خواب فرو رفته اند، با حقيقتى كه تو آن را يارى كرده و قدرتى كه با آن دشمنانت را مجازات مى كنى ، و علمى كه آن را آشكار مى گردانى ، به درستيكه تو بزرگوار و دانائى .

(9) دعاؤه عليه السلام فى القنوت

اللهم انك الرب الرؤ وف الملك العطوف ، المتحنن الماءلوف ، و انت غياث الحيران ، الملهوف و مرشد الضال المكفوف ، تشهد خواطر اسرار لمسرين ، كمشاهدتك اقوال الناطقين

اساءلك بمغيبات علمك فى بواطن سرائر المسرين اليك ، ان تصلى على محمد و آله ، صلاة نسبق بها من اجتهد من المتقدمين ، نتجاوز فيها من يجتهد من المتاءخرين و ان تصل الذى بيننا و بينك ، صلة من صنعته لنفسك و اصطنعته لعينك

فلم تتخطفه خاطفات الظنن و لاواردات الفتن ، حتى نكون لك فى الدنيا مطيعين ، و فى الاخرة فى جوارك خالدين

(9) دعاى آن حضرت در هنگام قنوت

پروردگارا! به درستيكه تو پروردگار رؤ وف ، پادشاه ، عطوف ، مهربان و بردبار بوده ، و تو پناه سرگردان متحير، و راهنماى گمراه بازمانده بوده ، و به اسرار و رازهاى نهانى آگاهى ، همچنانكه گفتار گويندگان را نظاره گر، هستى

از تو مى خواهم به علمهاى نهانى ات از رازهاى باطن ، كه بر محمد و خاندانش درود فرستى ، درودى كه با آن از تلاشگران گذشته پيشى گرفته و از تلاشگران آينده سبقت گيريم ، و بين ما و خودت رابطه اى برقرار كن ، كه براى كسانى كه آنان را بارى خود ساخته اى برقرار مى نمائى .

و گمانهاى باطل و آشوبگران ويرانگر آن را نابود نسازد، تا اينكه در دنيا فرمانبردار تو، و در آخرت ، در جوار تو جاودانه باشيم .

(10) دعاؤه عليه السلام فى الاستسقاء

اللهم هيج لنا السحاب بفتح الابواب بماء عباب و رباب بانصباب و انسكاب

يا وهاب ، اسقنا معدقة ، مطبقة مونقة ، فتح اغلاقها و يسر اطباقها، و سهل اطلاقها، و عجل سياقها بالاندية فى بطون الاودية بصبوب الماء

يا فعال اسقنا مطرا قطرا، طلا مطلا مطبقا طبقا، عاملا معما، رهما بهما، رحما(12) رشا مرشا، واسعا كافيا، عاجلا طيبا مريئا، مباركا، سلاطحا بلاطحا يباطح الاباطح مغدودقا مغرورقا

اسق سهلنا و جبلنا و بدونا و حضرنا، حتى ترخص به اسعارنا، و تبارك لنا فى صاعنا و مدنا، ارنا الرزق موجودا، و الغلاء مفقودا، امين رب العالمين

(10) دعاى آن حضرت در طلب باران

پروردگارا! ابرها را براى ما با گشودن درهايش براى ريزش آبهاى بسيار فراوان و پى در پى به حركت درآور.

اى بخشنده ! براى ما باران فرو ريز، پى در پى فراگير روياننده ، قفلهايش را بگشا، و موانعش را برطرف كن ، و ريزش آنرا آسان گردان ، و در آمدن آن براى نمناك ساختن دشتها به وسيله ريزش آب تسريع فرما.

اى تلاشگر برايمان باران فرو ريز، بارانى قطره قطره ، فراوان و بسيار، پى در پى و فراگير، نمناك كننده ، وسيع و كافى ، سريع و پاكيزه و روياننده گوارا و مبارك ، عريض و گسترده كه دشتها را نمناك سازد.

در كوه و دشتمان ، و شهر و بيابانمان باران فرو ريز، تا قيمتهايمان را كاهش ‍ داده ، و در كيل و وزنمان بركت عطا كنى ، روزيمان را بما بنمايان ، و قحطى را معدوم ساز، اى پروردگار جهانيان اجابت فرما.

(11) دعاؤه عليه السلام عند باب المسجد

روى انه كان عليه السلام : اذا بلغ باب المسجد رفع راءسه و يقول : الهى ضيفك ببابك ، يا محسن قد اتاك المسى ء فتجاوز عن قبيح ما عندى بجميل ما عندك يا كريم

(11) دعاى آن حضرت در كنار درب مسجد

روايت شده كه آن حضرت هنگامى كه به درب مسجد، مى رسيد سر را بلند كرده و مى فرمود:

پروردگارا! ميهمانت كنار در خانه ات ايستاده ، اى نيكوكار گناهكار به درگاهت آمده ، پس اى بزرگوار در مقابل زيبائيهايى كه نزد توست از كار زشت من درگذر.

پاورقي

10- اشارة الى قعود اهل الكوفة

11- اهل المشايعة : المراد به شيعتهم عليهم السلام

12- رجما (خ ل )