بازگشت

خواندن دعاى باران به دستوراميرمومنان(ع)


گروهى نزد على(ع) آمده ، از كمبود بـاران شكايت كردند. آن حضرت فرزند برومندش، امام حسن(ع) را فراخواند و به وى فرمود: خداى را از بهر استسقاء بخوان. امام حسن(ع) به دنبال فرمان پدر، دست بـه دعا برداشته، فرمود: " اللهم هيج لنا السحاب بفتح الابواب بـماء عباب" خدايا! ابرها را به حركت درآور و بـا بـازكردن درهاى آسمان، آب و باران فراوانى بر ما فرست.



سپـس امام حسن(ع) دعاى استـسقا را جهت آمدن بـاران قرائت كرد. امام حسين(ع) نيز بـه دستـور پـدر بـه دعاى استـسقاء پـرداخت: " اللهم معطى الخيرات. .." خدايا! اى كسى كه خيرات و بـركات را به بندگان عطا مى كنى.



هنوز دعا پايان نگرفته بـود كه بـاران تندى شروع بـه بـاريدن كرد.



به سلمان گفتند: اى ابـاعبـدالله! اين دعا بـه آن ها ياد داده شده بود. او در پاسخ گفت: واى بـرشما! مگر نشنيده ايد حديث رسول خدا را كه مى فرمايد: خداوند مصالح حكمت را بر زبـان اهل بـيت من جارى ساخته است.