بازگشت

3- 2- اعلام بيزاري از حکومت ناپاکا


امام بارها مشروعيت حکومت ناپاکان را زير سؤال مي برد و از کارگزاران آن ها اعلام بيزاري مي کرد.



نقل است که حضرت روزي در مسجدالحرام طواف مي کرد که «حبيب بن مسلمه فهري » (57) را ديد و به او فرمود: «اي حبيب، راهي که برگزيده اي راه غير خداست. او در پاسخ از روي تمسخر گفت: روزي که راه پدرت را مي رفتم در مسير اطاعت خدا بودم!



امام حسن به او فرمود: «بلي والله لکنک اطعت معاوية علي دنيا قليلة زائلة فلئن قام بک في دنياک لقد قعد بک في آخرتک ولو کنت اذ فعلت قلبت خيرا کان ذلک کما قال الله تعالي: و آخرون اعترفوا بذنوبهم خلطوا عملا صالحا و آخر سيئا وللنک کما قال الله سبحانه کلا بل ران علي قلوبهم ما کانوا يکسبون



آري، سوگند به خدا که تو براي دنياي ناچيز و نابود شدني از معاويه اطاعت کردي.



اگر معاويه زندگي دنيايي تو را تامين کرده، به جايش آخرت را از تو گرفته است و چنانچه تو کاري به گمان خود نيک انجام دهي، مصداق اين آيه شده اي که فرمود: و گروهي ديگر به گناهان خود اعتراف نموده و اعمال زشت و زيبا را با هم مخلوط کرده اند ولي خداوند مي فرمايد: نه چنين است دل هاي آنان بر اثر گناه و تبهکاري سياه شده و خود را تيره بخت کرده اند.» آن گاه امام از حبيب روي برگرداند و به راه خود ادامه داد.» (58)

پاورقي

57) از ياران معاويه، از سوي عمر به فرمانداري آذربايجان و ارمنستان گمارده شد. توسط معاويه دوباره والي ارمنستان شد. اسدالغاية، ج 1، ص 374.



58) احکام القرآن، احمد بن علي رازي، ج 4، ص 355 و با اندک اختلاف نور الثقلين، ج 5، ص 532.