بازگشت

نيايش و ارتباط با خداي امام حسن (ع)


امام صادق عليه السلام به نقل از پدرانش درباره عبادت پيشواي دوّم مي فرمايد:

(حـسـن بـن عـلي بـن ابـي طالب (ع) عابدترين ، زاهدترين و برترين مردم زمان خود بود. وي پياده و چه بسا با پاي برهنه (به زيارت خانه خدا مي رفت و) حجّ مي گزارد و هرگاه مرگ و قـبـر و مـحـشـر و عـبـور از صراط را به ياد مي آورد مي گريست ، و هرگاه به ياد ايستادن به پاي حساب مي افتاد آن چنان شيون مي كرد كه بيهوش مي شد. و چون به نماز مي ايستاد و خود را در پيشگاه پروردگارش مي ديد اندامش به لرزه مي افتاد. و چون بهشت و جهنم را ياد مي كرد هـمـچـون مـجـروج در حال احتضار، برخود مي پيچيد. از خداوند بهشت را مي خواست و از جهنّم بدو پناه مي برد... و در تمامي حالات به ياد خدا بود.).

امـام (ع) 25 بـار با كيفيّت ياد شده حج گزارد. حضرتش نه تنها به هنگام نماز دگـرگـون مـي شـد بـلكـه به هنگام وضو نيز چنين حالتي پيدا مي كرد. ابن شهر آشوب به نقل از (روضة الواعظين) مي نويسد:

(حـسـن بـن عـلي (ع) بـه هنگام وضو مفاصلش به لرزه مي افتاد و رنگش به زردي مگراييد. در اين مورد از آن حضرت سؤ ال شد. فرمود:

(حـَقُّ عـَلي كـُلِّ مـَنْ وَقـَفَ بـَيـْنَ يـَدَيْ رَبِّ الْعـَرْشِ اءَنْ يـَصـْفـَرَّلَوْنـُهُ وَ تَرْتَعِدَمَفاصِلُهُ).

سـزاوار اسـت هـر كـس كـه در پيشگاه پروردگارش قرار مي گيرد، رنگش زرد شود و لرزه بر اندامش افتد.

امام مجتبي (ع) پس از انجام نماز صبح تا طلوع آفتاب به نيايش مي پرداخت و با كسي جز خدا سخن نمي گفت.