بازگشت

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و آينده امت اسلامى


رسول اكرم صلى الله عليه واله مسؤ وليت هدايت و سرپرستى امت را بر عهده دارد و مسؤ ول تبليغ و حمايت از آينده رسالت و نيز وضع ضمانت هاى لازم در اين زمينه است .

هموست كه از طريق وحى از آينده اين مولود جديد آگاهى دارد، و هموست كه از همين راه مى داند كه نقش رهبرى مهمى در انتظار امام حسن عليه السلام است و از سويى از جهت اين كه نماينده اراده الهى در پرورش و آماده سازى وى براى ايفاى اين نقش مهم و حساس است ، ماءموريت دارد تا خود شخصا در پرورش حضرت شركت كند و دست به كار تربيت و پرورش ‍ او شود، چه در جهت ساخت شخصيت اين نوزاد به عنوان يك انسان كامل كه ويژگى هاى انسانى خاص خود را داشته باشد، چه در جهت آماده كردن وى متناسب با مسؤ وليت هاى بزرگى كه در زمينه هدايت و رهبرى امت بر عهده خواهد گرفت .

از آن جايى كه اين مسؤ وليت هاى است كه پيامبر عظيم الشاءن اسلام صلى الله عليه واله بر عهده داشت ، طبيعى مى نمايد كه بايد آن كس كه جانشين وى مى گردد، همان صفات و صلاحيت هايى را داشته باشد كه در شخصيت مبارك آن حضرت متجلى بود.

بدين گونه بايد سخن رسول اكرم صلى الله عليه واله به امام حسن عليه السلام راكه فرمود: ((تو از لحاظ آفرينش و خلق و خوى (صورت سيرت ) مانند من هستى )) نشان لياقت و شايستگى براى احراز اين منصب الهى ، يعنى وراثت و خلافت پيامبر اكرم صلى الله عليه واله و جانشينى وصى او، على بن ابى طالب عليه السلام تلقى كرد.

آرى فرق نمى كند ،چه اين مساءله در ارتباط باشد با ساخت شخصيت اين نوزاد، متناسب با مسؤ وليت هاى سنگينى كه بايد در زمينه هدايت ، سرپرستى و رهبرى امت بر عهده گيرد، و چه مربوط باشد به ايجاد فضاى روحى و روانى ، مناسب در ميان امت اسلامى ، كه مى بايست تسليم تلاش هاى بعضى از جناح ها در ربودن حق قانونى و مشروع امت در حفظ رهبرى الهى خويش نگردد، يا حداقل تحت تاءثير تحريف ها، هوچيگرى ها و شايعات و حتى فعاليتهايى قرار نگيرد كه براى از بردن مبانى و اصول اساسى بينش اعتقادى و سياسى امت مسلمان صورت مى گيرد ،و از سويى اسلام سعى دارد آن را در انديشه و شعور امت اسلامى تعميق و ترسيخ كند.

از اين جاست كه در مى يابيم چه رازى در اين مطلب نهفته است و پيامبر صلى الله عليه واله چه هدفى را دنبال مى كند كه با تاءكيدات مكرر خويش ، گاهى به صراحت و گاهى به اشارت ، بر نقشى كه امام حسن و برادرش امام حسين عليه السلام در آينده در رهبرى امت اسلامى ايفا خواهند كرد تاءكيد داشت و آن دو را براى مسؤ وليت هاى بزرگى آماده مى كرد،تا بدان جا كه آشكار فرمود:

(( احسن واحسين امامان قاما او قعدا.))

حسن و حسين امامند و پيشوا،چه شرايط براى رسيدن به خلافت و امامت ظاهرى آنان آماده شود و چه چنين شرايطى حاصل نشود.

همچنين خطاب به آن دو فرمود:

(( (( اءنتما الامامان و الامكماالشفاعه ؛))

شما هر دو اماميد و پيشوا،مادرتان را حق شفاعت است .))

در كتاب مودة القربى آمده كه پيامبرصلى الله و عليه واله به امام حسين عليه السلام فرمود:

(( (( انت سيد، ابن سيد، اءخو سيد، واءنت امام ، ابن امام ، اءخو امام ، وانت حجه ، ابن حجه ، اخوحجه و اءنت ابو حجج تسعه ، تاسعهم قائمهم ؛))

تو بزرگوار، پسر بزرگوار و برادر بزرگوارى ، و تو امام ، پسر امام و برادر امامى ؛ تو حجت خدا، پسر حجت خدا و پدر حجت هاى خدايى كه نه نفرند و آخرينشان قائمشان است .))

همچنين در روايتى در باره امام حسن عليه السلام فرمود:

(( ((و هو سيد شباب اهل الجنه و حجه الله على الامه ، اءمره امرى و قوله قولى ،من تبعه فانه منى ومن عصاه فانه ليس منى ...؛))

و او سرو جوانان اهل بهشت است حجت خدا در ميان امت ، فرمان او فرمان من است و گفتارش گفتار من ، هر كس او را پيروى كند از من است و هر كس از او نافرمانى كند از من نيست ....))

روايات و احاديث زياد ديگرى نيز هست كه بيانگر امامت اين دو تن و نه تن از فرزندان امام حسين عليه السلام مى باشد، طالبان بدان جا مراجعه كنند.

آرى تمام آنچه گذشت بدين معناست كه رسول اكرم صلى الله عليه واله بدين منظور علوم سودمند و حكمت هاى درخشان زيادى را در حسنين عليه السلام دميد و شايستگى هاى كافى را در آن دو پرورش داد كه آنان را براى تصدى منصب خلافت و هدايت امت ، پس از خويش آماده كند.از طرفى ملاحظه مى كنيم كه رسول اكرم صلى الله عليه واله سعى دارد تا امور مربوط به آن دو را از لحاظ عقيدتى و تشريعى و حتى از نظر عاطفى و وجدانى به شخص خويش مربوط سازد از اين رو فرمود:

(( انا سلم لن سالتم و حرب لن حاربتم .))

بدين معنا احاديث زيادى وارد شده كه فعلا مجال تتبع و استقصاى آن نيست .

در روايت ديگرى از انس ابن مالك است كه گفت : روزى حسن بر پيامبر صلى الله عليه واله وارد شد، خواستم او را از پيامبر دور سازم ، پيامبر صلى الله عليه واله فرمود:

(( ((ويحك يا اءنس ، دع ابنى ، و ثمره فوادى ، فان من آذى هذا فقد آذانى ، فقد آذى الله ؛ ))

واى بر تو اى انس ، فرزند و ميوه دلم را رهاكن ! هر كس اين كودك را اذيت كند، مرا اذيت كرده و هر كس مرا اذيت كند، خداوند را آزرده است .))

رسول اكرم صلى الله و آله مردم را از آنچه بر امام حسن عليه السلام خواهد گذشت خبر داد و آن طور كه روايت شده فرمود:

(( ((ان ابنى هذا سيد، و سيصلح الله على يديه بين فئتين عظيمتين ؛))

اين پسرم سيد است و اميد است خداوند به دست او ميان دو گروه بزرگ ، صلح بر قرار كند.))

پيشگويى هاى حضرت صلى الله عليه واله در مورد سبط شهيد، امام حسين عليه السلام نيز بسيار است كه در اينجا نمى توانيم معترض آنها گرديم ، ان شاءالله در جاى خود خواهد آمد.

علاوه بر اين ، مى بينيم كه پيامبر اكرم صلى الله و آله دهان امام حسن عليه السلام و گلوى امام حسين عليه السلام را مى بوسد؛اين اشاره صريحى است به سبب شهادت آن دو بزرگوار و اعلام همدردى با آنها و نير تاءييدى است بر موضع گيريها و مسائل مربوط به آن دو.

اضافه بر اين احاديث زيادى هست كه از نقش ائمه و موقعيت آنها در ميان امت اسلامى به طور عام بحث مى كند، مثل حديث ((باب حطه )) و حديثى كه مى فرمايد: ((اينان دانشمندان الهى امتند)) و نيز اين كه ((معدن علم )) مى باشند و يكى از((ثقلين )) ؛علاوه بر اين ها نيز احاديثى آمده است كه به مصائبى كه از سوى امت متوجه آنان خواهد شد اشاره دارد و فعلا مجال تتبع و استقصاى آن نيست .

به هر حال ، شواهد زيادى موجود است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه واله اهتمام زيادى داشت تا مبانى و اصولى را كه براى تشكيل بينش اعتقادى و سياسى صحيح و كامل در قبال نقش آينده حسنين عليه السلام لازم و ضرورى است واز طرفى بيانگر ضمانت هاى كافى و دژ محكم و نفوذناپذيرى براى وجدان امت اسلامى در قبال هر گونه تحريف و تفسير باشد، كاملا بيان و روشن كند؛ شواهد آن قدر زياد است كه فعلا مجال استقصاى آن ها نيست .

علاوه بر مطالبى كه بيان شد، بر امور زير تاءكيد مى كنيم :