بازگشت

نام گذارى


در سيره پيامبر و اهل بيت(ع) انتخاب نام نيك و پسنديده براى فرزندان از حقوق اوليه آنان شمرده شده و رسول خدا(ص) بدان توصيه نموده بود. از اين روبه هنگام ولادت سبط اكبر پيامبر همگى در فكر انتخاب زيباترين نام براى او بودند.



فاطمه(س) چون فرزند را به همسرش داد تا در آغوش بگيرد از او خواست تا براى نوزادنام نيكى انتخاب كند. ليكن اميرالمؤمنين(ع) كه براى پيامبر(ص) احترام خاصى مى گذاشت رو به فاطمه(س) كرد و فرمود: من در نام گذارى فرزندم بر رسول خدا(ص) پيشى نمى گيرم.



چيزى نگذشت پيامبر خدا(ص) به خانه دخترش آمد، از وضعيت زايمان و سلامتى مادر وچگونگى نوزادش پرسش نمود. «اسماء بنت عميس » نوزاد را در پارچه اى زرد پيچيد وبه پيامبر داد.



حضرت ضمن تبريك و تهنيت به داماد و دختر خويش فرمود: الم اتقدم اليكم ان لاتلفوه فى حرقه صفراء مگر پيش از اين نگفته بودم كه نوزاد را در پارچه اى زردنپيچيد؟! آنگاه پارچه سفيدى طلبيد و آن مولود مسعود را در ميان آن نهاد.



پيامبر خدا(ص) او را مى بوسيد و زبان مبارك را در دهان او مى گذاشت و آن طفل زبان جد خويش را مى مكيد.



رسول خدا(ص) بخاطر آن مولود حمد و ثناى الهى را بجا آورد. اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ وى خواند و سپس از على(ع) پرسيد: چه نامى براى فرزندت انتخاب كرده اى؟



على(ع) پاسخ داد: «در نام گذاريش بر شما پيشى نگرفتيم ».



پيامبر خدا(ص) فرمود: من نيز در نام گذارى او بر پروردگارم سبقت نخواهم گرفت.



در آن هنگام خداوند فرشته وحى جبرئيل را از ولادت سبط اكبر پيامبرش با خبرساخت و او را جهت تهنيت و تبريك و نام گذارى بر آن حضرت فرستاد.



جبرئيل بر رسول خدا(ص) نازل شد سلام و درود حضرت حق را بر او ابلاغ كرد و ضمن تبريك و تهنيت گفت:



خداوند به تو فرمان مى دهد كه نام فرزند هارون برادر موسى(ع) را براى فرزندت انتخاب كن. پرسيد: نامش چه بود؟



جبرئيل عرض كرد: شبر. فرمود:



زبان من عربى است. گفت: نامش را «حسن » بگذار. آن گاه نام نوزادش را «حسن »گذاشت.



ابن اثير مورخ مشهور مى نويسد:



«حسن » نامى است كه در عرب جاهليت تا آن روز سابقه نداشت و كسى آن رانمى شناخت.



واژه «حسن » برگرفته از كلمه «محسن » است و اين كلمه از نام هاى مسلم پروردگار است و توبه آدم آن گاه پذيرفته شد كه خداوند بزرگ را به نام «محسن »و ... ياد كرد و او را سوگند به «حسن »(ع) داد در تفسير آيه شريفه:



فتلقى آدم من ربه كلمات فتاب عليه انه هو التواب الرحيم آمده است: آدم(ع)تضرع بسيار كرد خداوند جبرئيل را فرستاد و فرمود: چنانچه بخواهى توبه ات پذيرفته شود مى توانى به كلمات و اسمهايى كه در ساقه عرش است توسل يابى رسول خدا(ص)فرمود: آدم بدان هنگام خداى را بحق محمد و على و فاطمه و حسن وحسين[عليهم السلام] خواند و توبه كرد و توبه اش پذيرفته شد.



در روايت ديگر آمده است: جبرئيل آدم ابوالبشر را بعد از تضرع بسيار چنين تعليم داد و طريقه توسل را آموخت، فت بگو: يا حميد بحق محمد يا عالى بحق على يا فاطر بحق فاطمه يا محسن بحق الحسن و الحسين و منك الاحسان... اى ستوده مطلق بمقام محمد و اى بلندمرتبه والا به مقام على و اى پديدآورنده هستى به مقام فاطمه و اى نيكوكار مطلق به مقام حسن و حسين، تو به و بازگشت مرا بپذير، زيرا احسان وفضل و گذشت از ناحيه توست.



آن گاه خداوند توبه آدم(ع) را پذيرفت و رحمتش را نازل كرد.