بازگشت

بازگشت به مدينه


معاويه،از هر سو و به هر گونه،در صدد آزار امام حسن (ع) بر مى آمد،او و يارانش را شديدا زير نظر مى گرفت و در تنگنا مى گذاشت،به حضرت على و دودمان او (ع) توهين مى كرد و گاه بى شرمى را به پايه اى مى رساند كه حتى در مجلسى كه امام حسن (ع) حضور مى داشت،حضرت على (ع) را به بدگويى مى گرفت (54) و اگر چه امام بلا فاصله پاسخ دندانشكن مى داد و او را ادب مى كرد اما ماندن در كوفه،برايشان شكنجه بار شده بود،پس به مدينه باز گشتند.اما،اين سفر نيز گشايشى در وضع موجود،ايجاد نكرد،چرا كه يكى از پليدترين كارگزاران معاويه به نام مروان،حاكم آنجا بود،كسيكه پيامبر در باره ى او فرموده بود:هو الوزغ ابن الوزغ،الملعون ابن الملعون (55) و او،روزگار را بر امام و يارانش بسيار تنگ مى گرفت تا آنجا كه حتى رفت و آمد ياران آن گرامى به خانه اش،دشوار بود و لذا با آنكه دهسال در مدينه بودند،ياران كمتر توانستند از منبع علم و دانش آن عزيز بهره برند،به همين جهت روايات منقول از آن امام، اندك است.



مروان،سعى داشت،در حضور امام نسبت به حضرت على (ع) بدگويى كند و هم گاهى برخى را واداشت كه به خود امام حسن (ع) توهين كنند (56) .پس از مروان هم،در طول اين دهسال، هر كس والى مدينه شد،از شكنجه و آزار آن امام و يارانش،كوتاهى نكرد.

پاورقي

54- ارشاد مفيد ص 173



55- حياة الامام الحسن بن على ج 1 ص 218



56- تاريخ الخلفاء سيوطى ص 190