بازگشت

2 - مناظرات كوبنده امام مجتبى عليه السلام با بنى اميه


امام حسن مجتبى عليه السلام هرگز در بيان حق و دفاع ازحريم اسلام نرمش نشان نمى داد. او علنا از اعمال ضداسلامى معاويه انتقاد مى كرد و سوابق زشت و ننگين معاويه و دودمان بنى اميه را بى پروا فاش مى ساخت.



مناظرات و احتجاجهاى مهيج و كوبنده حضرت مجتبى عليه السلام با معاويه و مزدوران و طرفداران او نظير:عمرو عاص، عتبة بن ابى سفيان، وليد بن عقبه، مغيرة بن شعبه، و مروان حكم، شاهد اين معنا است.



حضرت مجتبى عليه السلام حتى پس از انعقاد پيمان صلح كه قدرت معاويه افزايش يافت و موقعيتش بيش از پيش تثبيت شد، بعد از ورود معاويه به كوفه، برفراز منبرنشست و انگيزه هاى صلح خود و امتيازات خاندان على را بيان نمود و آنگاه در حضور هردو گروه با اشاره به نقاط ضعف معاويه با شدت و صراحت از روش اوانتقاد كرد.



پس از شهادت امير مؤمنان و صلح امام حسن عليهما السلام خوارج تمام قواى خود را بر ضد معاويه بسيج كردند.در كوفه به معاويه خبر رسيدكه «حوثره اسدى »، يكى ازسران خوارج، بر ضد او قيام كرده و سپاهى دور خودگردآورده است.



معاويه، براى تثبيت موقعيت خود و براى آنكه وانمود كند كه امام مجتبى عليه السلام مطيع و پيرو اوست، به آن حضرت كه راه مدينه را در پيش گرفته بود، پيام فرستاد كه شورش حوثره را سركوب سازد و سپس به سفر خود ادامه دهد!



امام عليه السلام به پيام او پاسخ داد كه: من براى حفظ جان مسلمانان دست از سر تو برداشتم (از جنگ با توخوددارى كردم) و اين معنا موجب نمى شود كه ازجانب تو با ديگران بجنگم اگر قرار به جنگ باشد،پيش از هر كس بايد با تو بجنگم چه، مبارزه با تو از جنگ باخوارج لازمتر است!



در اين جملات روح سلحشورى و حماسه موج مى زند، بويژه اين تعبير كه با كمال عظمت ، معاويه راتحقير نموده مى فرمايد: دست از سر تو برداشتم (فانى تركتك لصلاح الامة).