بازگشت

پاسخ حضرت به عتبه


اما تو اي عتبه! بخدا سوگند نه مرد صاحب رايي هستي که پاسخت را گويم و نه از خرد بهره داري که با تو گفتگو نمايم و سرزنشت کنم. نزد تو نه خيري است که بتوان به آن اميد بست و نه شري است که پرهيز از آنلازمباشد. عقل تو و کنيزت به يک اندازه است. اگر تو در حضور همه مردم نيز علي(ع) ر ادشنام دهي به او زياني نخواهد رسيد. اما اينکه مرا از کشتن مي ترساني, چرا آ« مرد لحياني را که بر بستر تو خوابيده بود, نکشتي, تا بدانجا که نصر بن حجاج درباره اين بي آبرويي تو شعر سرود؟

راستي من چگونه ترا درباره کينه ات نسبت به علي بن ابيطالب سرزنش کنم؟ در حاليکه او دايي تو وليد را که قهرمان جنگ بدر بود به قتل رسانيد و با حضرت حمزه در کشتن جدت عتبه شرکت داشت و در يک آن بين تو و برادرت حنظله جدايي افکند و او را از پاي درآورد.