بازگشت

گفتار هفتم : امام مجتبى عليه السلام و تربيت فرزندان شايسته


در گفتارهاى قبلى سعى بر اين بود كه به نكات و اصول مهم تربيتى در پرتو سيره و سخن امام مجتبى عليه السلام بپردازيم . گاهى در توضيح مطالب از آيات قرآن كريم و سخنان ساير معصومين عليهم اسلام نيز بهره گرفتيم . همچنين از مطالب تربيتى و روانشناسى در صورت لزوم در لابلاى مطالب استفاده شد. آنچه كه در آخر اين بحث لازم به نظر مى رسد، نگاهى كوتاه به فرزند پرورى امام مجتبى عليه السلام است كه به اين ترتيب با شخصيت فرزندان معروف آن حضرت آشنا شده و اثر تربيت صحيح پيشواى دوم را در سيماى فرزندان آن حضرت مشاهده مى كنيم .

امام مجتبى عليه السلام به عنوان الگو و نمونه يك مربى تمام عيار، در تربيت فرزندانى پاك طينت ، صالح ، كارآمد و با كمال ، نقش قابل توجهى ايفا نمود. آن حضرت با پرورش فرزندان تلاشگر، مسووليت پذير، مبارز، ايثارگر، داراى كمالات و خصائل پسنديده در دستيابى به اهداف والاى تربيتى توفيق كامل داشت . آن بزرگوار با مراعات شيوه هاى تربيتى صحيح و تامين نيازهاى روحى و جسمى فرزنان ، در شكوفايى استعدادها و بارورى خلاقيت هاى آنان مسووليت هاى پدرانه خويش را با كمال شايستگى به انجام رسانيده و در اثر آن فرزندان امام مجتبى عليه السلام در زندگى آينده خويش به كمالات و مراتب عالى انسانى نائل آمدند و هر يك نمونه اى بارز از انسان هاى وارسته گرديدند.

تعدادى از فرزندان پسر و دختر امام مجتبى عليه السلام در ماجراى كربلا در كنار عمويشان امام حسين عليه السلام فيض حضور يافتند و برخى به درجه شهادت نيز نائل آمدند. در اين جا با چند تن از پرورش يافتگان خاندان مجتبوى عليه السلام آشنا مى شويم :

1. زيد بن حسن

ابوالحسن زيد، اولين فرزند امام مجتبى عليه السلام است . او شخصيتى بزرگوار، پاك طينت و جليل القدر بود. زيد در اثر امانتدارى و صداقت و صفاى باطن مورد توجه و اعتماد مردم و مسوولين حكومتى قرار گرفت تا آن جايى كه وى را متولى موقوفات و صدقات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله قرار دادند. در سخاوت و نيكوكارى زبانزد خاص و عام بود. شعرا در مدح نيكى هاى وى شعرها سرودند. مردم نيازمند براى رسيدن به عطاهاى وى و كسب فضايل از دور و نزديك به حضورش مى شتافتند. اما افراد پست و فرومايه و حاكمان بى بند و بار بنى اميه با او عداوت و دشمنى مى كردند.

عمر بن عبدالعزيز بعد از جلوس در مسند خلاف ، بى مهرى هاى خلفاى قبل را جبران كرده و به حاكم مدينه نوشت : زيد بن حسن مردى شريف و از افراد ممتاز خاندان بنى هاشم است . او را در توليت صدقات و موقوفات گمارده و مقامش را گرامى دارد. (193)

2. حسن مثنى

حسن مثنى يكى ديگر از تربيت يافتگان دامان امامت مى باشد. او در اثر تربيت امام مجتبى عليه السلام به كسب كمالات انسانى و معنوى نائل شده و مانند برادر ارشد خويش ، متولى صدقات و موقوفات جد بزرگوارش امام على عليه السلام گرديد. حسن مثنى جوانى پاك و آراسته به فضائل اخلاقى و مورد اعتماد و اطمينان مردم بود. آن بزرگوار با صلاحديد عموى گرامى اش امام حسين عليه السلام ، با فاطمه بنت الحسين عليها السلام ازدواج نمود و در سفر كربلا به همراه حضرت سيدالشهدا عليه السلام حضور داشت و در آن جا به شدت زخمى شده و به اسارت لشگر دشمن درآمد.

اسماء بنت خارجه كه از بستگان مادرش بود، حسن مثنى را براى مداوا از عوامل دشمن تحويل گرفت و در منزلش مداوا نمود، آن گاه وى را روانه مدينه ساخت . او همچنان در مدينه مى زيست تا اينكه به دستور عبدالملك (پنجمين خليفه اموى ) در سن 35 سالگى مسموم گرديده و به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع دفن گرديد.

لقب حسن مثنى طباطبا است كه جد سادات طباطبايى محسوب مى شود(194).

3. قاسم بن الحسن

در يكى از شب هاى سال 46 هجرى خانه امام حسن مجتبى عليه السلام در مدينه عطرآگين گشته و كودكى متولد گرديد كه صورتش چون ماه شب چهارده مى درخشيد. نوزاد را در قنداقه سفيدى پيچيده نزد امام حسن عليه السلام آوردند. امام او را در آغوش گرفته و در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه را زمزمه كرد و بدينسان كودك خويش را با آواى توحيد آشنا ساخت . در هفتمين روز تولد اين كودك ، مراسم نامگذارى برپا شده و حضرت امام حسن عليه السلام نام نوزاد خويش را قاسم نهاد.

قاسم تا سال 50 در دامان پرمهر و عاطفه پدر ارجمند خويش پرورش يافته و بعد از آن كه امام مجتبى عليه السلام در آن سال به شهادت رسيد در تحت سرپرستى و تربيت امام حسين عليه السلام دوران رشد و نوجوانى را مى گذرانيد تا اينكه واقعه كربلا پيش آمد.

شب عاشورا هنگامى كه نوجوان شجاع و خوش سيماى خاندان امام حسن عليه السلام از عمويش امام حسين عليه السلام شنيد كه به اصحاب خويش ‍ بشارت مى دهد كه فردا تمامى شما شهيد خواهيد شد، در ذهن و انديشه اش سوالاتى مطرح شد. از جاى خويش برخاسته و از امام حسين عليه السلام پرسيد: اى عمو جان ! آيا من هم در رديف شهدا خواهم بود؟ امام حسين عليه السلام فرمود: با بنى ! كيف الموت عندك ؛ پسرم ! مرگ را چگونه مى بينى ؟ قاسم بن حسن با كمال اخلاص و صفا پاسخ داد: احلى من العسل ؛ مرگ در راه تو براى من شيرينتر از عسل مى باشد. در اين موقع قاسم سوال خويش را دوباره تكرار نمود: آيا من هم در ليست شهداى كربلا خواهم بود؟ امام عليه السلام پاسخ داد: عمويت فداى تو! بلى . به خدا قسم تو را هم در رديف يارانم خواهند كشت ، حتى پسر شيرخواره ام ، عبدالله را نيز به شهادت مى رسانند.

فرزند غيرتمند امام مجتبى عليه السلام با شنيدن اين سخن يكه اى خورده و سوى عمويش خيز برداشته و پرسيد: عمو جان ! آيا آن ها به خيمه گاه مى رسند و بعد از تسلط به خيام و ساكنين آن ، عبدالله شيرخوار را مى كشند؟! و امام حسين عليه السلام كيفيت شهادت طفل شيرخواره را مفصل به قاسم شرح داد (195).

قاسم در روز عاشورا بعد از اصرار زياد از عمويش اجازه نبرد گرفت .

حميد بن مسلم از گزارشگران عمر سعد در توصيف ورود حضرت قاسم به صحنه نبرد چنين مى گويد: از خيام حسين عليه السلام نوجوانى به سوى ميدان بيرون آمد كه چهره اش مانند قرص قمر مى درخشيد، شمشيرى به دست داشت و پيراهن بلندى پوشيده بود و وارد جنگ گرديد، وى در موقع نبرد چنين رجز مى خواند:

ان تنكرونى فانابن الحسن

سبط النبى المصطفى الموتمن

هذا حسين كالاسير المرتهن

بين اناس لا سقوا صوب المزن

اگر مرا نمى شناسيد من پسر حسن سبط پيامبر برگزيده و امين خدا هستم اين حسين عليه السلام است كه همچون اسير گروگان شده در بين مردم قرار گرفته ، خدا آن مردم را از باران رحمتش سيراب نسازد (196). و بالاخره حضرت قاسم عليه السلام يادگار شجاع حضرت مجتبى عليه السلام بعد از فداكارى ها و جانفشانى هاى مخلصانه در روز عاشورا به شهادت رسيد.

4. فاطمه بنت الحسن

فاطمه بنت الحسن بزرگ بانوى جهان اسلام ، يكى از درس آموزان و تربيت يافتگان مكتب امام مجتبى عليه السلام مى باشد. اين بانوى بزرگ در ميان دختران امام حسن عليه السلام از امتيازات ويژه اى برخوردار است . جناب فاطمه بنت الحسن دختر امام مجتبى ، همسر امام سجاد و مادر امام باقر عليه السلام است .

شرافت ، كرامت ، عفت و حياء از صفات برجسته اين شخصيت جليل القدر خاندان نبوى است . القابى همچون فاضله ، عالمه ، صالحه ، صديقه و عفيفه از ويژگى هاى اين دختر امامت مى باشد. اين عزيزترين بانوى خاندان بنى هاشم و اسوه زنان ايثارگر و فداكار، همسر، پدر، فرزند و بالاخره برادران خويش را تقديم نموده و به عنوان دختر، همسر، مادر و خواهر شهيد به شمار مى آيد.

حضرت صادق عليه السلام روزى از بزرگوارى و صداقت جده اش فاطمه بنت الحسن ياد كرده و فرمود: كانت صديقه لم يدرك فى آل الحسن مثلها (197)؛ جده ام صديقه و نيك رفتار بود و در خاندان حسن عليه السلام زنى به درجه و مرتبه او نرسيد.

امام باقر عليه السلام در مورد كرامت و فضيلت مادرش فاطمه بنت الحسن مى گويد: مادرم كنار ديوارى نشسته بود، ناگاه ديوار شكافت برداشت و صداى مهيبى به گوش رسيد، آن بانوى مجلله به ديوار اشاره كرد و فرمود:

قسم به حق مصطفى ، فرو دنيا؛ خداوند به تو اجازه فرو افتادن نمى دهد.

پس ديوار در ميان زمين و هوا معلق ماند، تا آن كه مادرم از آن جا بگذشت و آن گاه ديوار فرو ريخت . پدرم امام زين العابدين عليه السلام صد دينار به خاطر رفع خطر صدقه داد (198).

يكى از مهم ترين وقايع زندگى اين بانوى عصمت ، حضور در واقعه غم انگيز و افتخارآفرين عاشورا است . فاطمه بنت الحسن همانند عمه اش زينب ، از پيام آوران حادثه خونين كربلا محسوب مى شود و در جاودانگى حماسه عاشورا به همراه ساير اسراى كربلا به ويژه همسر بزرگوارش امام سجاد عليه السلام و فرزندش امام باقر عليه السلام مسووليت خويش را به خوبى ايفا كرده است .

5. عبدالله اصغر

عبدالله اصغر، فرزند ديگر امام مجتبى عليه السلام است كه در كربلا يازده سال داشت ، هنگامى كه امام حسين عليه السلام تنها به ميدان رفت و هيچگونه يار و ياورى نداشت ، عبدالله غريبى و مظلومى عمويش را دريافت ، براى يارى عمو از خيمه به سوى ميدان بيرون دويد، حضرت زينب به دنبال او حركت كرد تا نگذارد او به ميدان رود. امام حسين عليه السلام صدا زد: خواهرم ! عبدالله را نگهدار، اما عبدالله كه شجاعت را از پدرش امام مجتبى عليه السلام آموخته بود، خود را به عمو رسانيده و گفت : به خدا از عمويم جدا نمى شوم و بالاخره در كنار امام حسين عليه السلام او را به شهادت رسانيدند. (199)

6. ابوبكر بن الحسن

او جوانى زيباروى بود كه ويژگى هاى اخلاقى امام حسن عليه السلام در وجودش پديدار بود. در روز عاشورا در صحنه مبارزه ، شجاعانه وارد شده و مشغول پيكار با دشمن گرديد. وى با اينكه جوان شانزده ساله اى بيش نبود، نظم سپاه دشمن را به هم ريخته و شمارى از آنان را كشت . ابوبكر بن حسن بعد از نبردى متهورانه در حالى كه چشمانش از عطش در گودى فرو رفته بود به سوى امام حسين عليه السلام بازگشت و گفت :

اى عمو! آيا آب دارى تا جگر خود را خنك نموده و قدرت تازه اى يافته و با دشمنان خدا و رسولش به مبارزه ادامه دهم ؟ امام حسين عليه السلام فرمود:

اى برادر زاده ام ، لختى صبر كن تا با جدت رسول خدا صلى الله عليه و آله ديدار نمايى و با آب بهشت تو را سيراب كند، تا ديگر تشنه نشوى . سپس به سوى دشمنان شتافت و پس از خواندن رجز بر آنان يورش برده و بعد از هلاك نمودن تعدادى از نيروهاى جبهه كفر، به محاصره دشمن درآمد و سپس او را به شهادت رساندند. يكى از اشعار اين فرزند شجاع امام مجتبى عليه السلام در ميدان كارزار چنين بود:

انى انا نجل الامام ابن على

اضربكم بالسيف حتى يفلل

نحن - و بيت الله - اولى بالنبى

اطعنكم بالرمح وسط القسطل

من فرزند امامى هستم كه پسر على مى باشد و تا كند شدن شمشير با شما مبارزه مى كنم ما - خاندان خدا - به پيامبر نزديكتر هستيم ، در ميان ميدان نبرد، با نيزه به شما ضربه خواهم زد (200).

يكى از بارزترين دلايل روحيه شجاعت و دلاورى و فداكارى در وجود حضرت مجتبى عليه السلام فرزندان آن حضرت هستند كه از سرچشمه ولايت و امامت سيراب گشته و به اوج فداكارى و از خودگذشتگى در راه اسلام و اهداف بلند آن رسيده بودند.

فرزندان امام حسن عليه السلام نمونه هايى بديع و زيبايى در مسير مبارزه و رويارويى از خود نشان دادند و ويژگى هاى اخلاقى ، انسانى و سجاياى والاى حضرت مجتبى عليه السلام را به نمايش گذاشتند.

والسلام

پايان .

پاورقي

193- بحارالانوار، ج 44، ص 167؛ ارشاد، ص 361.

194- سوگنامه آل محمد (ص )، ص 288.

195- مدينه المعاجز، ج 4، ص 214.

196- اعيان الشيعه ، ج 1، ص 608.

197- بحارالانوار، ج 46، ص 215.

198- اصول كافى ، ج 1، ص 536.

199- معالى السبطين ، ج 1، ص 463.

200- فرزندان امام حسن (ع ) در كربلا، ص 26.