بازگشت

ايستادن هنگام عبور جنازه


317 ـ حميرى با سند خود از امام صادق عليه السلام ، از امام باقر عليه السلام نقل كرده است:







حسن بن علىّ عليه السلام با اصحاب خود نشسته بود كه جنازه اى را عبور دادند. برخى برخاستند ولى آن حضرت برنخاست و چون جنازه را بردند، يكى از ياران گفت: خدا از بلاها حفظت كند! چرا برنخاستى، با اين كه رسول خدا صلى الله عليه و آله چون جنازه اى را از كنارش عبور مى دادند، برمى خاست؟!







امام حسن عليه السلام فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله ، يك بار برخاست، و آن زمانى بود كه آن حضرت در يك جاى تنگى نشسته بود و جنازه يك يهودى را عبور دادند و او برخاست







و دوست نداشت كه آن جنازه بر بالاى سر او قرار گيرد.















318 ـ دولابى با سند خود از امام صادق عليه السلام ، از امام باقر عليه السلام نقل كرده است:







حسن بن علىّ عليه السلام در ميان گروهى نشسته بود كه جنازه اى را عبور دادند، و چون جنازه [به كنار ايشان] رسيد، مردم برخاستند و آن حضرت فرمود: جنازه يك يهودى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله بر سر راه آن نشسته بود، عبور دادند و پيامبر صلى الله عليه و آله برخاست؛ زيرا دوست نداشت كه آن جنازه بر بالاى سر او قرار گيرد.







319 ـ طبرانى با سند خود از محمّد بن سيرين نقل كرده است:







حسن بن علىّ عليه السلام و ابن عبّاس ـ كه خدا از آنان خشنود باد ـ نشسته بودند كه جنازه اى را عبور دادند، و يكى از آنان برخاست و ديگرى برنخاست. يكى از آنان گفت: آيا رسول خدا صلى الله عليه و آله برنخاست؟ و ديگرى پاسخ داد: آرى، سپس نشست.







320 ـ و نيز طبرانى با سند خود از محمّد بن سيرين نقل كرده است:







جنازه اى را از كنار ابن عبّاس و حسن بن علىّ عليه السلام عبور دادند، پس حسن عليه السلام برخاست و ابن عبّاس نشست. حسن عليه السلام فرمود: آيا پيامبر صلى الله عليه و آله براى جنازه يك مرد يا زن يهودى كه از كنارش عبور دادند، برنخاست؟ او گفت: آرى و نشست.