بازگشت

اذن ورود براى اسب سوار


36 ـ سيد بن طاووس با سند خود از ابن عباس نقل كرده است:







روزى نزد اميرمؤمنان على بن ابيطالب عليه السلام نشسته بودم و با هم سخن مى گفتيم كه فرزندش، حسن عليه السلام آمد و عرض كرد: اى اميرمؤمنان! اسب سوارى كه بوى مشك و عنبر او بلند است، مى خواهد خدمت شما برسد. على عليه السلام فرمود: بگذار بيايد. پس مردى تنومند، زيبا، خوش چهره، و خوش اندام كه لباس هاى پادشاهان به تن داشت، آمد و گفت: سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو باد اى اميـرمؤمنان! على عليه السلام فرمـود: و بـر تو باد سلام... .