33 ـ شيخ طوسى رحمه الله با سند خود نقل كرده است:







هنگامى كه مردم [ خانه ] عثمان را محاصره كرده بودند، حسن بن على عليه السلام به [ امام [على عليه السلام عرض كرد: از مدينه بيرون شو و از مردم كناره بگير. اين مردم را [ در اين احوال آشفته ] از تو چاره اى نيست؛ هرچند در صنعاء يمن باشى، باز به سراغ تو مى آيند. من نگرانم كه اين مرد كشته شود و تو اين جا باشى.







على عليه السلام فرمود: فرزندم! آيا از خانه هجرت خود (مدينه) بيرون شوم؟! گمان نمى كنم كسى بتواند اين را بگويد... .







34 ـ طبرى با سند خود از ابن اشعث نقل كرده است كه گفت:







زمانى كه عثمان در خانه خود در محاصره بود، من با حسن بن على عليه السلام بودم. پدرش [ اميرمؤمنان عليه السلام ] او را فرستاده بود تا آب به عثمان برساند. حسن عليه السلام به من فرمود: پسرِ اشعث! در همين لحظات، كسى نزد او مى رود كه او را خواهد كشت، و او شب نمى كند. چنين شد و عثمان روزش را شب نكرد.







35 ـ و طبرى با سند خود از محمّد بن صالح نقل كرده است:







روزى كه عثمان در خانه خود محاصره شد، حسن بن على عليه السلام را ديدم كه مى فرمود: من مى دانم چه كسى عثمان را مى كشد. و چهار روز پيش از آن كه [قاتل عثمان] او را بكشد نام او را برد، و عثمانيان [ امام ] حسن عليه السلام را كاهن مى ناميدند(1).