بازگشت

پاداش زيارت پيامبر صلى الله عليه و آله و على عليه السلام و فرزندان او


2 ـ صدوق با سند خود از امام صادق عليه السلام نقل كرده كه فرمود:







[ امام ] حسن بن على عليه السلام از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله پرسيد: پدرم! پاداش كسى كه تو را زيارت







كند، چيست؟ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:







فرزندم! هركس مرا ـ زنده باشم يا مرده ـ پدرت، برادرت، يا تو را زيارت كند، بر عهده من است كه در قيامت او را ديدار كنم و از گناهانش برهانم.







3 ـ ابن قولويه با سند خود از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:







[ امام ] حسن عليه السلام به رسول خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: پدربزرگ! پاداش كسى كه تو را زيارت كند، چيست؟ رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:







فرزندم! هركس مرا ـ در زندگى و پس از مرگم ـ يا پدرت را زيارت كند، بر عهده خدا است كه من در قيامت او را زيارت كنم و از گناهانش برهانم.







4 ـ صدوق با سند خود از امام صادق عليه السلام و او از پدران بزرگوار خود نقل كرده است:







[ امام ] حسن عليه السلام به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله عرض كرد: پدربزرگ! پاداش كسى كه به ديدار تو آيد، چيست؟ آن حضرت فرمود: هركس مرا، پدرت، تو يا برادرت را زيارت كند، بر عهده من است كه در قيامت او را ديدار كنم؛ تا از گناهانش برهانم.







5 ـ شيخ طوسى با سند خود از معلّى بن جعفر نقل كرده است:







امام حسن عليه السلام عرض كرد: اى رسول خدا! پاداش كسى كه ما را زيارت كند، چيست؟ آن حضرت فرمود: هر كس مرا پدرت را، برادرت را يا تو را ـ در زندگى يا پس از مرگ ـ زيارت كند، بر عهده من است كه در قيامت او را نجات دهم.











6 ـ شيخ طوسى با سند خود از امام صادق عليه السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:







روزى حسن بن على عليه السلام بر دامان رسول خدا صلى الله عليه و آله بود كه سربلند كرد و پرسيد: پدربزرگ! كسى كه پس از مرگت تو را زيارت كند، چه پاداشى دارد؟ آن حضرت فرمود:







فرزندم! هركس پس از مرگم به زيارتم بيايد، بهشت بر او واجب است. هركس پس از مرگ پدرت به زيارت او بيايد، بهشت بر او واجب است. هركس پس از مرگ برادرت به زيارت او بيايد، بهشت بر او واجب است. هركس پس از مرگ تو به زيارت تو بيايد، بهشت بر او واجب است.

پاورقي

1 . اشعث بن قيس از منافقانى بود كه قبيله گرايى و نژادپرستى و ملّى گرايى، بيشتر از اسلام و ايمان، بر زندگى اش حاكم بود. او پيشواى خوارج بود. امام صادق عليه السلام او را در قتل امام على عليه السلام شريك دانست. دخترش، جعده نيز امام حسن عليه السلام را مسموم كرد و پسرش در قتل امام حسين عليه السلام در روز عاشورا شركت داشت.

2 . امير مؤمنان عليه السلام در يَنْبُع، املاك و چشمه هايى داشت كه همه را (در راه خدا) وقف نموده بود. (معارف و معاريف، ج 10، ص 619.)

3 . أبايزيد ـ چنان كه از ذيل داستان پيداست ـ كنيه عقيل است.

4 . ابوالاَعور از مشركانى بود كه در جنگ احد، عليه سپاه اسلام جنگيد. او از دوستان آل ابوسفيان و از دشمنان حضرت على عليه السلام بود. (معارف و معاريف، ج 1، ص 329.)

5 . ابن سميّه همان زياد بن سميّه يا زياد بن ابيه است كه پدرش ناشناخته است، و در سال 44 هجرى، معاويه او را به پدر خود نسبت داد و او را زياد بن ابى سفيان خواند، زياد در دوران حكومتش بر عراق ـ كه از سوى معاويه منصوب بود ـ به شيعيان على عليه السلام انواع ظلم و شكنجه و آزار را روا داشت.