بازگشت

مقدمه


دست هدايت الهى، بشر را از نعمت گران بهاى عقل بهره مند نمود و حكمت و رحمت خداوند اقتضاء كرد اين نعمت را ناقص نگذارد و انسان را در «سير الى اللّه » سرگردان رها نكند. بدين سبب، پيامبران را كه مشعل داران هدايت و پرچم داران نجات انسان از گمراهى و عَلَم داران گم گشتگان جهل و خودخواهى هستند، فرستاد تا بشر را به صراط مستقيم رهنمون باشند و اين نعمت را آن گاه به مرحله تمام و كمال رساند كه خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله و برگزيده آنان را، همراه با كامل ترين دين و جاودانه ترين كتاب، به عنوان آخرين فرستاده خويش انتخاب نمود.







از آن جا كه هميشه دشمن قسم خورده انسان ها، براى گمراه سازى ره پويان سعادت، در كمين است و كتابى با اين منزلت و دينى با اين كمال، احتياج به مفسّرانى امين و حافظانى بصير بر اسرار الهى و پاسدارانى شجاع دارد، بر امّت اين پيامبر منّت گذاشت و آن زمان دين را به مرحله كمال، و نعمت را به درجه تمام رساند، كه در آخرين سال عمر پيامبر صلى الله عليه و آله در حجة الوداع، به او دستور داد جانشين خود و امام و سرپرست امّت را به طور رسمى و علنى معرفى كند و با اين كار، دشمنان را مأيوس كند و در انجام اين مأموريت هراسى به خود راه ندهد.







رسول خدا صلى الله عليه و آله با كوشش تمام، اين امر را اطاعت كرد و رسالت خود را انجام داد.







هفتاد روز بيشتر از اين مأموريت بزرگ نگذشته بود كه خداوند پيامبرش را به ملكوت فراخواند و او به سوى رحمت واسعه حق شتافت. درست در همين زمان بود كه شيطان تمام سربازانش را فراخواند وتمام نيرنگ هاى خود را به كار برد وخودخواهان، حسودان، پيروان هواى نفس، دنياطلبان و دوست داران رياست را تحريك كرد تا امّت را از مسيرى كه خدا و پيامبرش ارائه داده بودند، خارج كند و امامت امّت را كه حقّ مسلّم اميرالمؤمنين على عليه السلام بود، از او غصب كنند وبشريت را از نعمت هدايت هاى خليفه بلافصل پيامبر، محروم نمايند.







آثار اين محروميت تا قيامت بر جامعه انسانى باقى خواهد ماند و تا انسان بر روى گستره زمين زندگى مى كند و قيامت بر پا مى شود، هر ستمى كه بر سر مظلومى فرو آيد و هر كه از صراط مستقيم منحرف شود، خداوند متعال كسانى را كه مانع تابش انوار دلدادگان حق و درخشش آن گنجينه هاى علم الهى شده اند، در گناه و مسئوليت اين انحراف فكرى و عملى بشر، شريك و سهيم مى نمايد. عاملان ظلم، از آغاز تا پايان، مشمول نفرين عترت و همه حق طلبان و عدالت خواهان تاريخند.







اللّهم العن اوّل ظالم ظلم حق محمّد وآل محمّد.







از آغاز خلقت آدم ابوالبشر تاكنون، شيطان لعين دو موفقيت بزرگ در گمراه كردن بشر به دست آورده است. يكى، آن زمان كه آدم و حوّا را به بهانه جاودانه شدن گمراه كرد و خود مورد غضب خداوند متعال قرار گرفت و مطرود گشت. ديگرى، زمانى بود كه تمام نيروى خود و همه سربازانش را به كار گرفت و قدّاره بندها و منافقان را تحريك كرد و آنان با پيروى از شيطان پليد و نيرنگ باز، امّت پيامبر را از هدايت و بهره گيرى از امام و جانشين مسلّم رسول خدا محروم ساختند. اين اقدام، سرآغاز جنايت هاى بى شمارى بر مسلمانان، به طور خاص و بر عموم انسانيت گرديد. اى كاش بشريّت تشنه امامت و نيازمند عدالت، از اين نعمت محروم نمى شد و در اين مدت طولانى، زيان و ضررى با اين عظمت بر او تحميل نمى گشت! در دوره 25 ساله خانه نشينى حضرت على عليه السلام ، روزگار جانكاه و طاقت فرسا، خار در چشم و استخوان در گلوى







اميرمؤمنان و همه مؤمنان راستين بود و چه مصيبت ها كه بر مسلمانان وارد آمد و چه فتنه ها كه برپا شد و بدعت ها در دين گذاشته شد؛ تا سرانجام مردم از ظلم و بى عدالتى به ستوه آمدند و خواستار عدالت علوى شدند و با اصرار از او خواستند زمام حكومت را به دست بگيرد.







آنچه كار را بر اميرالمؤمنين عليه السلام مشكل مى كرد، عادت و اخلاق غارتگران بيت المال بود؛ آنانى كه ساليان طولانى در مرتع بى حساب و كتاب بيت المال، چريده و به اسراف و مال اندوزى و خوش گذرانى خو كرده بودند. اينان تاب تحمّل عدالت امام على عليه السلام را نداشتند و بدين سبب، به پيمان شكنى و كارشكنى دست يازيدند.







اين دوران پررنج و مشقت، با همه فرازها و نشيب هايش، گذشت و در شب قدر با ضربتى كه بر فرق شريف حضرت على عليه السلام وارد شد و او را از غم و رنج طولانى رها ساخت، به پايان رسيد.







از آن جا كه زمين و اهل آن از حجّت حق خالى نمى ماند، امامت امّت به امام حسن عليه السلام رسيد و آن حضرت مسئوليت كشتى طوفان زده امّت را بر عهده گرفت.







رهبرى امام حسن عليه السلام در شرايطى آغاز شد كه معاويه با تسلّط چندين ساله خود بر منطقه شام، همه حق گريزان و آنانى كه شكم ها از حرام پر كرده و اموال بيت المال را به يغما برده و از عدالت فرار كرده بودند و در يك كلام، همه اهل باطل را با خود هم راه و هم پيمان كرده بود.







امام حسن عليه السلام از يك طرف، با دشمنى اين گونه رو به رو بود و از سوى ديگر، يارانى داشت كه هيچ اميدى به پايدارى و يارى آنان نداشت. آن حضرت به مردم كوفه فرمود:







«در حق من مكر و حيله كرديد، همان طورى كه در مورد پيشينيانم عمل كرديد.»







مظلوميت امام حسن عليه السلام به جايى رسيد كه فرماندهان سپاه آن حضرت، يكى پس از ديگرى به معاويه پناهنده شدند و بعضى از سربازانش به خيمه آن حضرت يورش برده، سجّاده از زير پايش و رداء از دوش مباركش كشيده، ضربه اى بر او وارد كرده و مجروحش كردند. گوشه اى از اين ماجراى دلخراش در اين موسوعه آمده است.











در چنين شرايطى است كه امام حسن عليه السلام هيچ چاره اى ندارد جز اين كه جنگ را متوقّف كند و آن هم با شرائطى كه اگر معاويه نيرنگ باز به آن عمل مى كرد، مسلّم موفّقيت با امام مجتبى عليه السلام بود ولى آنانى كه از ترس شمشير خود و اجدادشان به زبان، اظهار اسلام كردند ولى قلبا ايمان نداشتند، هيچ گاه به پيمان خويش وفادار نخواهند ماند!.







امام حسن عليه السلام با درايت و دور انديشى در آن شرايط حساس، چنان سياستى در پيش گرفت كه مانع از بين رفتن اسلام شد و آنانى را كه نقشه محو آثار رسالت پيامبر عظيم الشأن اسلام صلى الله عليه و آله را داشتند، با ناكامى مواجه ساخت و اين همه، برگرفته از هدايت هاى الهى و درايت و حكمتى بود كه خداوند منّان در امامان شيعه به وديعت گذارده است. اگر امام حسين عليه السلام و يا هريك از امامان ديگر نيز در چنين شرايطى قرار مى گرفت، همان كارى را انجام مى داد كه امام حسن عليه السلام انجام داد، چون اين سكّان داران هدايت تنها در پى انجام اوامر الهى هستند؛ قيام باشد يا صلح. پيامبر خدا صلى الله عليه و آله فرمود:







«حسن و حسين امام هستند قيام كنند يا ساكت باشند.»







براى آشنا شدن با شخصيت امام حسن عليه السلام و اين كه آن امام مظلوم در چه شرايطى قرار گرفته بود و ياران و دشمنانش با آن حضرت چگونه رفتار كردند، لازم است رفتار، سخنان و نامه هاى آن حضرت مطالعه گردد؛ تا بتوان در همه ابعاد زندگى (اخلاق، عبادت، سياست و...) از آن اسوه تقوا و كوه صبر و مقاومت، درس گرفت و در پناه آن نورِ هميشه تابان، راه پرخطرِ صراط مستقيم را پيمود.







از آن جا كه كتابى كه دربردارنده تمام سخنان آن حضرت و منابع آن ها باشد، در دسترس نبود و از طرفى، چون پس از انتشار سخنان امام حسين عليه السلام توسط پژوهشكده باقرالعلوم عليه السلام ، عده اى از استادان و شخصيت هاى فرهنگى تأكيد فرمودند كه لازم است جمع آورى، تنظيم، تدوين و انتشار سخنان ساير معصومين عليهم السلام نيز ادامه يابد، پژوهشكده باقرالعلوم عليه السلام بر آن شد تا سخنان دومين امام معصوم عليه السلام را گردآورى







نمايد. اين كار با كمك خداوند، توسط اعضاى محترم گروه حديث پژوهشكده انجام و به اين شكل تنظيم و آماده شد.







كتاب داراى دو بخش است:







1. سـخنان امام حسـن عليه السلام به ترتيب تاريـخى، كه در سه فصل تنـظيم شـده است.







ـــ فصل اوّل: سخنان امام حسن عليه السلام در زمان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله .







ـــ فصل دوم: سخنان امام حسن عليه السلام در زمان امام على عليه السلام .







ـــ فصل سوم: سخنان امام حسن عليه السلام در زمان امامت.







2. سـخنان امام حسـن عليه السلام به ترتيب موضوعى، كه در چهار فصل قرار گرفـته است.







ـــ فصل اوّل: عقايد.







ـــ فصل دوم: احكام.







ـــ فصل سوم: اخلاق.







ـــ فصل چهارم: ادعيه.







اين مجموعه به دو زبان عربى و فارسى منتشر مى شود. اميدواريم خداوند توفيق دهد تا سخنان ساير معصومين عليهم السلام نيز آماده و منتشر گردد.







روش كار







روش كار، همان سبك «فرهنگ جامع سخنان امام حسين عليه السلام » است كه در آن جا بيان كرديم و دوباره تكرار نمى شود؛ فقط به نكات جديدى كه لازم است، اشاره مى شود:







1. سعى شده است احاديث مشترك بين امام حسن و امام حسين عليهماالسلام كه در فرهنگ جامع امام حسين عليه السلام آمده است، در اين جا تكرار نشود.







2. در اين مجموعه، سخنان و افعال امام حسن عليه السلام جمع آورى شده ولى از آوردن







رفتار مداوم، كه جزو سنن و سيره دائمى آن امام بود، خوددارى شده است. رفتار مداوم معصومين عليهم السلام در مجموعه اى با نام «موسوعة سنن المعصومين عليهم السلام » گرد آمده است و به زودى منتشر خواهد شد.







3. از آن جا كه اشعار زيادى از امام حسن عليه السلام نقل نشده، براى آن ها، فصل جدايى در نظر گرفته نشده و در همان باب مربوطه آورده شده است.







لازم به يادآورى است كه متن عربى اين كتاب به دليل حمايت مالى شخص نيكوكار با قيمت مناسب، عرضه گرديد و اينك، ترجمه فارسى هم با حمايت نماينده محترم ولى فقيه و رياست محترم سازمان اوقاف و امور خيريه، جناب حجة الاسلام و المسلمين محمّد على نظام زاده منتشر و به قيمت مناسب، عرضه مى شود؛ اميد است خداى متعال به همه محققان و مترجمان و خدمتگزاران فكر و فرهنگ اسلامى، توفيق بيشتر عنايت كند و گامهايشان را در دفاع از انديشه و آرمان و مسير امام حسن مجتبى عليه السلام استوارتر دارد.







اميدواريم تلاش ناچيز ما مورد قبول و عنايت آن امام مظلوم واقع شود و همگان با الهام از سخنان آن حضرت و تأسّى به اين اسوه شجاعت و صبر و اخلاق و عبادت، در شمار پيروان واقعى اهل بيت عليهم السلام قرار گيريم و از پويندگان صراط مستقيم الهى باشيم.







آمين ربّ العالمين.







گروه حديث پژوهشكده باقرالعلوم عليه السلام