بازگشت

2 - خوارج


اينها كسانى بودند كه پس از حادثه ى حكميت كمر به دشمنى على و معاويه - هر دو - بسته بودند رؤساى اين گروه در كوفه عبارت بودند از : عبدالله بن وهب الراسبى ، شبث بن ربعى ، عبدالله بن الكواء ، اشعث بن قيس ، شمربن ذى الجوشن .

خوارج از اولين روزهاى بيعت ، از همه ى مردم كوفه نسبت به جنگ با معاويه بيشتر اصرار مى ورزيدند و همينها بودند كه هنگام بيعت با حسن بن على شرط كردند كه با متجاوزان و گمراهان - يعنى مردم شام - بجنگند و آنحضرت دست از بيعت آنان كشيد و گفت بايد بشرط ( اطلاعات كامل و پيروى بى قيد و شرط در جنگ و صلح ) بيعت كنند آنگاه آنان نزد برادرش حسين آمدند و گفتند : دست بگشا تا با تو بيعت كنيم همانطور كه با پدرت بيعت كرديم و به اين شرط كه با متجاوزان و گمراهان شامى جنگ كنى آنحضرت در پاسخ آنان گفت : ( معاذالله كه تا حسن زنده است بيعت شما را بپذيرم) و آنها چون چنين ديدند ناچار نزد حسن آمده و همانگونه كه او مى گفت با وى بيعت كردند ( 8 ) .

البته شرطى كه اين دسته در هنگام بيعت با حسن بن على ميكردند و همچنين اصرارشان بر جنگ ، به دليل دشمنى آنان با امام نبود چه ، در ميان پيروان خاص و شيعيان آنحضرت نيز كسانى بودند كه همين اندازه براى شروع جنگ ، پافشارى ميكردند ولى در آينده با مطالعه بخشهاي از ماجراى امام حسن روشن خواهد شد كه در بحرانى ترين و وخيم ترين لحظات ، همين عده عامل و ابزار بروز حوادث ناگوار محسوب مى شدند و چنانكه اندكى پيش از اين گفتيم ، دو تن از سران و بزرگان آنها در پليدترين و زشت ترين توطئه ى اموى در كوفه ، شركت داشتند .

اينها براى تشويق مردم به اخلالگرى و ايجاد فتنه و آشوب ، از مؤثرترين و مخوفترين روشها استفاده ميكردند و به وسائل گوناگون ، ايمان بسيارى از مردم را متزلزل مى ساختند و سر اصلى تجديد حيات آنان پس از شكست سخت و كوبنده اي كه در سواحل نهروان ديدند ، همين موضوع بود .

زياد بن ابيه تبليغات خوارج را اينگونه توصيف ميكرد : ( سخن ايشان در دل ، گيرنده تر است از آتش درنى) و مغيره بن شعبه درباره ى آنان مى گفت : ( اگر دو روز در شهرى بمانند هر كس را كه با آنان معاشرت كند ، فاسد مى سازند) ( 9 ) .

خارجى سخن باطل مى گفت و آنرا حق مى پنداشت ، كار زشت مى كرد و آنرا خوب مى دانست و به خدا اتكاء داشت اما هيچگونه ارتباطى از راههاى مشروع و دين پسند ، باخدا نداشت .

و ما به مناسبت ديگرى ، آنجا كه از ( عناصر سپاه) سخن بگوئيم ، از آنان ياد خواهيم كرد .

پاورقي

8- رجوع كنيد به : الامامه و السياسه ( ص 150 ).

9- تاريخ طبرى ( ج 6 ص 109 ) .