بخش چهارم : 4- ادعيه آن حضرت در امور متفرقه :
(23) دعاؤه عليه السلام فى الاستعاذه
اللهم انى اعوذبك من قلب يعرف و لسان يصف و اعمال تخالف
(23) دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا از بعضى از امور
پروردگارا! از قلبى كه مى شناسد، و زبانى كه توصيف مى كند، و اعمالى كه مخالفت كرده مى شود، به تو پناه مى برم .
(24) دعاؤه عليه السلام عند التزام الركن
روى ان الحسن بن على بن ابيطالب عليهما السلام التزم الركن ، فقال :
الهى انعمت على فلم تجدنى شاكرا و ابتليتنى فلم تجدنى صابرا فلا انت سلبت النعمة بترك الشكر و لاانت ادمت الشدة بترك الصبر الهى ما يكون من الكريم الا الكرم
(24) دعاى آن حضرت در كنار ركن يمانى
روايت شده : امام حسن عليه السلام كنار ركن يمانى قرار گرفته و فرمود:
پروردگارا! به من نعمت ارزانى داشتى ولى سپاسگزارم نيافتى ، و مرا به ناراحتى دچار ساختى ولى صبور و شكيبايم نديدى ، پس نعمتت را به سبب ترك شكر سلب نكرده ، و ناراحتى را به سبب ترك صبر و شكيبائى استمرار نمى بخشى ، پروردگارا از بزرگوار جز بزرگوارى انتظار نمى رود.
(25) دعاؤه عليه السلام اذا افطر
عن الكاظم ، عن ابيه ، عن جده ، عن الحسن بن على عليهما السلام :
ان لكل صائم عند فطوره دعوة مستجابة ، فاذا كان اول لقمة فقل :
بسم الله ، يا واسع المغفرة ، اغفرلى .
و فى رواية اخرى :
بسم الله الرحمن الرحيم ، يا وساع المغفرة ، اغفرلى
فانه من قالها عند افطاره غفر له
(25) دعاى آن حضرت هنگام افطار
از آن حضرت روايت شده كه فرمود: هر روزه دار در زمان افطار يك دعاى مستجاب دارد، در اولين لقمه خود بگويد:
بنام خداى ، اى داراى بخشش بسيار، مرا ببخشاى .
و در روايتى آمده :
بنام خداوند بخشنده مهربان ، اى داراى بخشش بسيار مرا ببخش .
هر كه هنگام افطار اين دعا را بخواند، بخشيده مى شود.
(26) دعاؤه عليه السلام فى ليلة القدر
يا باطنا فى ظهوره و يا ظاهر فى بطونه يا باطنا ليس يخفى ياظاهرا ليس يرى ، يا موصوفا لايبلغ بكينونته موصوف ، و لاحد محدود
يا غائبا غير مفقود، و يا شاهدا غير مشهود، يطلب فيصاب لم يخل منه السماوات لم يخل منه السماوات و الارض و ما بينهما طرفة عين لايدرك بكيف و لاياءين باين ولابحيث .
انت نور النور و رب الارباب ، احطت بجميع الامور، سبحان من ليس كمثله شى ء، و هو السميع البصير سبحان من هو هكذا و لاهكذا غيره
(26) دعاى آن حضرت در شب قدر
اى كه از شدت ظهور پنهان و در ناپيدائى آشكارى ، اى ناپيدائى كه هيچ چيز بر تو مخفى نيست ، اى آشكارى كه ديده نمى شود، اى توصيف شده اى كه هيچ توصيف شده اى به ذات تو پى نبرده ، و تو را تحديد به مقدارى ننمايد.
اى غائبى كه هرگز گم نشده اى ، واى شاهدى كه مشاهده نمى شوى ، اگر جستجو شوى پيدا نشده ، و آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست لحظه اى از تو خالى نمى باشد، با كيفيتى درك نشده و با مكان تعيين نمى گردى .
نورانيت نور از توست ، و پروردگار هر پرورش دهنده اى ، و به تمام كارها احاطه دارى ، پاك و منزه است آنكه چيزى همانند او نيست و او شنوا و بيناست پاك و منزه است آنكه چنين است و همانندى ندارد.
(27) دعاؤه عليه السلام اذا هنئه بمولود
روى انه ولد للحسن بن على عليهما السلام مولود، فاتته قريش فقالوا ن يهنئك الفارس : فقال عليه السلام : و ما هذا من الكلام ، فقولوا:
شكرت الواهب ، و بورك لك فى الموهوب و بلغ الله به اشدة و رزقك بره
(27) دعاى آن حضرت در كيفيت تبريك براى ولادت فرزند پسر
روايت شده : براى آن حضرت فرزند پسرى به دنيا آمد. قريش نزد ايشان آمده و گفتند: تو را به خاطر داشتن اسب سوار تبريك مى گوئيم ، امام فرمود: اين چه كلامى است بگوييد:
بخشنده را شكر گزارده ، و در آنچه به تو داده شده بركت عطا شود، و خداوند او را به نهايت درجه برساند، و از نيكى او تو را بهره مند سازد.
(28) دعاؤه عليه السلام عند احتضاره لطلب الرحمة من الله تعالى
عن رؤ بة من مصقلة قال : لما نزل بالحسن عليه السلام الموت قال : اخرجوا فراشى الى صحن الدار، فاخرجوه ، فرفع راءسه الى الساء و قال :
اللهم انى احتسب عندك نفسى ، فانها اعز الانفس على لم اصب بمثلها
اللهم ارحم صرعتى ، و انس فى القرب وحدتى
از رؤ به بن مصقله روايت شده كه گفت : آن حضرت هنگام احتضار فرمود: بستر مرا به حياط ببريد، او را بيرون بردند، سر بلند، كرد و اين دعا را خواند:
خداوندا! من جانم كه عزيزترين چيزها نزد من بوده و همانند آن چيزى را در اختيار ندارم به تو مى سپارم .
خدايا! مرا مورد رحمتت قرار ده ، و در تنهايى قبر مونس من باش .