بخش سوم : 3- ادعيه آن حضرت در رفع خطرات و بيماريها
(12) دعاؤه عليه السلام فى الاحتجاب
اللهم يا من جعل بين البحرين حاجزا و برزخا و حجرا محجورا يا ذالقوة و السلطان ، يا على ، المكان ، كيف اخاف ، و انت املى ، و كيف اضام و عليك متكلى
بغطنى من اعدائك (13) بسترك ، و افرغ ، على من صبرك و اظهرنى ، على اعدائى بامرك و ايدنى بنصرك اليك اللجاء و نحوك الملتجاء، فاجعل لى من امرى فرجا و مخرجا
يا كافى اهل الحرم من اصحاب الفيل ، و المرسل عليهم طيرا ابابيل ، ترميهم بحجارة من سجيل ، ارم من عادانى بالتنكيل
اللهم انى اساءلك الشفاء من كل داء، و النصر على الاعداء و التوفيق لما تحب و ترضى
يا اله من فى السماء و الارض ، و مابينهما و ما تحت الثرى ، بك استكفى ، و بك استشفى ، و بك استعفى ، و عليك اتوكل فسيكفيكهم الله و هو السميع العليم
(12) دعاى آن حضرت در پوشيدن ماندن از خطرات
پروردگارا! اى آنكه بين دو دريا مانع و فاصله قرار دادى ، اى داراى نيرو و توانمندى اى آنكه جايگاهش برتر است ، چگونه از تو در هراس باشم در حاليكه تو اميدم مى باشى ، و چگونه مورد ستم واقع شوم در حاليكه تو پناهم هستى .
پس با پوشش خود مرا از دشمنانت پوشيده دار، و صبر و بردبارت را بر من فرو ريز، و با قدرتت مرا بر دشمنانم يارى گردان ، و با ياريت كمك فرما، پناه توئى و اعتماد بر توست ، پس در كام گشايش و فرج مقدر كن .
اى آنكه اهل مكه را در مقابل اصحاب فيل يارى كرده ، و پرندگان ابابيل را براى آنان فرستادى ، تا ايشان را با سنگهاى آتشين سنگ باران كردند، هر كه با من دشمنى مى كند را عقوبت كن .
خداوندا! شفاء از هر بيمارى و يارى بر دشمنان و توفيق بر آنچه خشنودى تو در آنست را از تو مى خواهم .
اى پروردگار هر كه در آسمان و زمين و در ميان آنها و در زير زمين است ، از تو شفا طلبيده و از تو بخشش مى خواهم ، و بر تو توكل مى كنم ، و خداوند آنان را كفايت كرده ، و او شنوا و داناست .
(13) دعاؤه عليه السلام فى الاحتراز
بسم الله الرحمن الرحيم ، اللهم انى اساءلك بمكانك و بمعاقد عزك ، و سكان سماواتك و انبيائك و رسلك ان تستجيب لى فقد رهقنى من امرى عسر
اللهم انى اساءلك ان تصلى على محمد و ال محمد و ان تجعل لى من عسرى يسرا
(13) دعاى آن حضرت در دفع شدائد
بنام خداوند بخشنده و مهربان ، خداوندا، به جايگاهت و مكانهاى عزتت و ساكنين آسمانهايت ، و پيامبران و رسولانت از تو مى خواهم كه دعايم را اجابت كنى ، چرا كه در سختى قرار گرفته ام .
خدايا! از تو مى خواهم كه بر محمد و خاندانش درود فرستى و امر مشكلم را آسان فرمائى
(14) دعاؤه عليه السلام اذا احزنه امر
روى انه عليه السلام اذا احزنه امر: حلا فى بيت و دعا به : يا كهيعص يا نور يا قدوس ، ياخبير يا لاله يا رحمان - ثلاثا.
اغفر لى الذنوب التى تحل بها النقم ، و اغفرلى الذنوب التى تغير النعم ، و اغفر لى الذنوب لتى تهتك العصم و اغفر لى الذنوب التى تنزل البلاء، و اغفرلى الذنوب التى تعجل الفناء
و اغفرلى الذنوب التى تديل الاعداء، و اغفرلى الذنوب التى تقطع الرجاء، و اغفرلى الذنوب التى ترد الدعاء و اغفرلى الذنوب التى تمسك غيث السماء و الغفرلى الذنوب التى تظلم الهواء، و اغفرلى الذنوب التى تكشف الغطاء
(14) دعاى آن حضرت در دفع حزن اندوه
روايت شده : هرگاه آن حضرت محزون مى گرديد در اتاقى قرار گرفته و اين دعا را مى خواند:
اى كهيعص ، اى نور، اى پاكيزه ، اى دانا، اى خداوند، اى بخشنده - سه بار.
گناهانى كه نعمت و عذاب را بر من فرود مى آورد، و گناهانى كه نعمت ها را به نقمت مبدل مى سازد، و گناهانى كه پرده هاى حيا را مى دريد، و گناهانى كه بالا را نازل مى كند، و گناهانى كه فنا و نابودى را تسريع مى گرداند، را بيامرز.
و گناهانى كه دشمنان را مسلط مى سازد، و گناهانى كه اميدها را نااميد مى كند و گناهانى كه دعا را رد مى كند، و گناهانى كه از نزول باران ممانعت بعمل مى آورد، وگناهانى كه هوا را تاريك مى كند، و گناهانى كه پرده ها را مى درد، را بر من ببخشاى .
آنگاه به آنچه مى خواهد دعا مى كند.
(15) دعاؤه عليه السلام فى دفع كيد الاعداء و رد باءسهم
اللهم اين ادرا بك فى نحورهم ، و اعوذبك من شرورهم و استعين بك عليهم فاكفنيهم بما شئت و انى شئت من حولك و قوتك يا ارحم الراحمين
(15) دعاى آن حضرت در دفع كيد و دشمنان و شر آنان
پروردگارا! به يارى تو در مقابل دشمنان ايستادگى كرده و از شرور آنان به تو پناه مى آورم ، و از تو بر عليه ايشان يارى مى طلبم ، به هر چه مى خواهى و هر گونه كه مى خواهى مرا بر آنان يارى فرما، اى بهترين يارى كنندگان .
(16) دعاؤه عليه السلام على اعدائه
اللهم انى قد دعوت و انذرت و امرت و نهيت ، و كانوا عن اجابة الداعى غافلين ، و عن نصرته قاعدين و عن طاعته مقصرين ، و لاعدائه ناصرين
اللهم فانزل عليهم رجزك و باءسك و عذابك ، الذى لايرد عن القوم الظالمين
(16) دعاى آن حضرت بر عليه دشمنانش
خداوندا! من آن را به تو خوانده و از مخالفتت بر حذر داشتم ، و ايشان را امر و نهى نمودم ، اما ايشان ، از پذيرش ، دعوتم غافل و از ياريم باز ايستاده ، و از اطاعتم كوتاهى كرده و دشمنانم را يارى نمودند.
خدايا! پس عذاب و سخط و عقابت كه شامل ستمكاران مى گردد را بر آنان فرو ريز.
(17) دعاؤه عليه السلام لدفع كيد العدو(لما اتى معاوية )
بسم الله الرحمن الرحيم ، بسم الله العظيم الاكبر، اللهم سبحانك يا قيوم ، سبحان الحى ، الذى لايموت
اساءلك كما امسكت عن دانيال افواه الاسد، و هو فى الجب فلا يستطيعون اليه سبيلا الا باذنك اساءلك ان تمسك عنى امر هذا الرجل ، و كل عدوى فى مشارق الارض و مغاربها، من الانس و الجن ، خذ باذانهم و اسماعهم و ابصارهم و قلوبهم و جوارهم
و اكفنى كيدهم بحول منك و قوة و كن لى جارا منهم و من كل جبار عنيد، و من كل شيطان مريد، لايؤ من بيوم الحساب
ان ولييى الله الذى نزل الكتاب و هو يتولى الصالحين فان تولوا فقل حسبى الله لااله الاهو عليه توكلت و هو رب العرش العظيم
(17) دعاى آن حضرت بر عليه دشمنش ، آنگاه كه نزد معاويه رفت
بنام خداوند بخشنده مهربان ، بنام خداوند برتر و والاتر، پروردگارا اى پابرجا تو از هر عيب و نقصى منزه هستى ، پاك و منزه است زنده اى كه نمى ميرد.
از تو مى خواهم همانگونه كه دانيال را درون چاه از گزنده شيران نجات دادى ، و به او صدمه اى نرساندند، مرا از آزار اين مرد، و هر انسان و جن كه در شرق و غرب جهان است ، در امان دارى ، و گوشها و چشمها و قلبها و اندامشان را در اختيار بگير.
مرا با نيرو و توانمندى خودت از كيد و مكر آنان در امان دار، و از آنان و از هر ستمگر كينه توز و هر شيطان رانده شده اى ، كه به روز قيامت ايمان ندارد، در امان دار.
به درستيكه سرپرست من خداوندى است كه كتاب را نازل فرمود و نيكوكاران را سرپرستى مى كند پس اگر روى گرداندند، بگو خداوند مرا كفايت مى كند، معبودى جز او نبوده ، بر او توكل كرده و او پروردگار جهانيان است .
(18) دعاؤه عليه السلام على زياد بن ابيه
اللهم خذلنا و لشيعتنا من زياد بن ابيه ، و ارنا فيه نكالا عاجلا انك على كل شى ء قدير
(18) دعاى آن حضرت بر عليه ابن زياد
پروردگارا! انتقام من و شيعيانم را از ابن زياد بگير، و مجازات سريعى را در مورد او به عمل آور و بما نشان بده ، به درستيكه ، تو بر هر كار توانائى .
(19) دعاؤه عليه السلام على رجل من بنى امية
روى ان رجلا من بنى امية اغلظ للحسن عليه السلام كلامه ، و تجاوز الحد فى السب و الشتم له و لابيه ، فقال الحسن عليه السلام :
اللهم غير ما به من النعمة و اجعله النثى ليعتبر به .
فنظر الا موى فى نفسه ، و قد صار امراءة
(19) دعاى آن حضرت بر عليه مردى از بنى اميه
روايت شده : مردى از بنى اميه به آن حضرت كلمات درشتى گفته ، و فحش ناسزاى بسيارى را به ايشان و پدرش نسبت داد، آن حضرت فرمود:
پروردگارا! نعمتى كه به او داده اى را به عذاب مبدل كن ، و او را براى عبرت ديگران زن گردان .
آن شخص بخود نظر افكند، ديد به زن مبدل شده است .
(20) دعاؤه عليه السلام لدفع شر الجار
شكار رجل الى الحسن بن على عليهماالسلام جارا يؤ ذيه ، فقال له لاحسن عليه السلام : اذا صليت المغرب فصل ركعتين ، ثم قل :
يا شديد المحال يا عزيز اذللت بعزتك جميع ما خلقت اكفنى شر فلان بما شئت
و فى رواية :
يا شديد القوى ، يا شديد المحال يا عزيز، اذللت بعزتك جميع من خلقت ، صل على محمد و آل محمد و اكفنى مؤونة فلان بما شئت
(20) دعاى آن حضرت در دفع شر همسايه
شخصى نزد آن حضرت از آزار همسايه اش شكايت كرد، آن حضرت فرمود: بعد از نماز مغرب دو ركعت نماز بگزار، و سپس بگو:
اى آنكه كيد و مكرش قوى است ، اى پايدار، با قدرتت ، تمامى مخلوقانت را در اختيار خود قرار داده اى ، شر فلان فرد را با هر چه مى خواهى بگير.
و در روايتى آمده :
اى نيرومند اى آنكه ، مكر و كيدش قوى است ، اى پايدار، با قدرتت تمامى مخلوقاتت را در اختيار گرفته اى ، بر محمد و خاندانش درود فرست ، و رنج فلان فرد را با هر چه مى خواهى از من دور دار.
(21) دعاؤه عليه السلام فى العوذة لوجع الرجل
عن الباقر عليه السلام : قال : كنت عند الحسين بن على عليهماالسلام اذ اتاه رجل من بنى امية من شيعتنا، فقال له : يا ابن رسول الله ما قدرت ان امشى اليك من وجع رجلى ، قال : فاين انت من عوذة الحسن بن على عليهماالسلام ؟ قال : يابن رسول الله و ما ذاك ؟ قال :
انا فتحنا لك فتحا مبينا، ليغفر لك الله - الى قومه - و كان الله عزيزا حكيما (14)
(21) دعاى آن حضرت براى درد پا
از آن حضرت روايت شده كه فرمود: نزد امام حسين عليه السلام بودم كه فردى شيعه از بنى اميه نزد ايشان آمد و گفت :
اى پسر پيامبر بخاطر درد پا نمى توانم نزد تو بيايم ، فرمود: چرا دعاى حضرت امام حسن عليه السلام را نمى خوانى فرمود، آن كدامست ؟ فرمود:
به درستيكه گشايش و پيروزى آشكارى كه براى تو فراهم آورديم ، تا خداوند از گناهان گذشته و آينده تو درگذرد - تا آنجا كه فرمايد: و خداوند استوار و حكيم است (15).
(22) دعاؤه عليه السلام فى العوذة لاصابة العين
عن الحسن عليه السلام : ان دواء الاصابة بالعين ان يقراء:
و ان يكاد الذين كفروا ليزلقونك بابصارهم لما سمعوا الذكر و يقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمين (16)
(22) دعاى آن حضرت در دفع چشم زخم
از آن حضرت روايت شده كه فرمود: دواء چشم زخم آن است كه بخوانى :
و آنگاه كه كافران آيات قرآن را شنيدند، نزديك بود با چشمهاى خود تو را چشم زخم زنند، و مى گويند اين شخص ديوانه است ، و در حاليكه اين كتاب الهى جز تذكر و پند براى جهانيان چيز ديگرى نيست .
پاورقي
13- اعدائى (خ ل )
14- انا فتحنا لك فتحا مبينا O ليغفر لك الله ما تقدم من ذبنك و ما تاءخر و يتم نعمته عليك و يهديك صرطا مستقيما و ينصرك الله نصرا عزيزا O هو الذى انزل السكينة فى قلوب المؤمنين ليزدادوا ايمانا مع ايمانهم والله جنود السماوات و الارض و كان الله عليما حكيما O ليدخل المؤمنين و المؤمنات جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها و يكفر عنهم سيئاتهم و كان ذلك عند فوزا عظيما O و يعذب المنافقين و المنافقات و المشركين و المشركات الظانين بالله ظن السوء عليهم دائرة السوء و غضب الله عليهم و لعنهم و اعد لهم و ساءت مصيرا O و لله جنودالسماوات و الارض و كان الله عزيزا حكيما - الفتح 1 - 7
15- به درستيكه گشايش و پيروزى آشكارى را براى تو فراهم آورديم ، تا خداوند از گناهان گذشته و آينده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو كامل كرده و تو را به راه راست هدايت نمايد.
و تو را با نصرتى و عزت يارى كند، اوست پروردگارى كه آرامش و وقار را بر دلهاى مؤمنان نازل كرد تا بر يقين ، و ايمانشان بيفزايد، و ايمانشان را كامل گرداند و لشكريان آسمانها و زمين از آن خداست و خداوند آگاه و حكيم است ، براى آنكه خدا مى خواست مردان و زنان مؤمن راتا ابد در بهشت هائيكه زير درختانش نهرها جارى است داخل گرداند، و گناهانشرا ببخشد، در حقيقت اين پيروزى بزرگى است و نيز خداوند خواست ، تا همه منافقان ومشركان و آناكه بخدا بدگمان بودند را عذاب كند، و خداوند بر آنان خشم نمود، و مورد لعنتشان قرار داده و جهنم را بر ايشان آماده ساخت كه بدجايگاهى است و لشكريان آسمانها و زمين براى خداست و خداوند پابرجا و حكيم است سوره فتح 1 - 7
16- القلم : 52 - 53