بازگشت

الف) بدعت گذاري در دين


1) در ايام خلافتش چهل روز در نماز جمعه، صلوات و درود بر رسول خدا صلي الله عليه و آله را ترک کرد. وقتي از او پرسيدند: چرا چنين کردي؟ !



گفت: نام پيامبر را بر زبان جاري نمي کنم تا اهل بيت او بزرگ نشوند. (124)



2) معاملات ربوي را تجويز کرد، به طوري که ابو درداء در برابرش ايستاد و گفت: «سمعت رسول الله صلي الله عليه و آله ينهي عن مثل هذا الا مثلا بمثل شنيدم پيامبر خدا صلي الله عليه و آله مردم را از معاملات ربوي نهي مي کرد، مگر آن که وزن دو جنس با يکديگر برابر باشد.»



معاويه اعتنايي نکرد و به کار خود ادامه داد. ابو درداء از گستاخي معاويه نسبت به دين خدا به خشم آمد و با اين که قاضي دمشق بود، راهي مدينه گرديد و گفت: هيچ گونه عذري براي همکاري با معاويه براي من باقي نمانده است، زيرا او در برابر فرمان رسول خدا صلي الله عليه و آله به راي خود عمل مي کند. (125)



3) حدود الهي را تعطيل کرد، زيرا براي دزدي که سارق بودنش ثابت شده بود - به طوري که بر نه نفر همراه و شريک وي حد جاري کرده بودند - وساطت کرد و جلو اجراي حدود الهي را گرفت. (126)



صاحب «البداية و النهاية » مي نويسد: در اسلام اين اولين حدي بود که از اجراي آن جلوگيري شد (127) .



4) بعضي از احکام حج را عملا تغيير داد. او در هنگام احرام بر خود عطر زد و بوي خوش استعمال نمود. (128)



5) نسبت به ديگر احکام الهي بي اعتنا بود و هرگونه که مي خواست عمل مي کرد مثلا در نماز عيد فطر و قربان اذان و اقامه اضافه کرد، با اين که رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده است: «ليس في العيدين اذان و لا اقامة (129) در نماز عيد فطر و قربان اذان و اقامه مشروعيت ندارد.»



6) خطبه هاي نماز عيد فطر را قبل از نماز خواند و اين عمل را بني اميه بر خلاف سنت رسول خدا صلي الله عليه و آله ادامه دادند. (130)



7) آب را در ظرف طلا و نقره مي نوشيد و در آن ها غذا مي خورد، در حالي که رسول خدا صلي الله عليه و آله آن را نهي کرده بود. (131)



8) لباس حرير (که بر مردان حرام است) بر تن مي کرد و اعتنايي به محرمات الهي نمي کرد. (132)



9) بني اميه به پيروي از حکام خود، همچون معاوية در يکي از دو خطبه نماز جمعه و عيد - به هنگام گوش دادن خطبه ها - مي نشستند و در ديگري مي ايستادند. (133)