بازگشت

عفو كردن امام على ع گناه غلام را


و ايضا روايت كرده اند كه يكى از غلامان آن حضرت خيانتى كرد كه مستوجب عقوبت شد حضرت اراده كرد او را تاءديب فرمايد، غلام گفت : (وَالْكاظِمينَ الْغَيْظِ؛) حضرت فرمود: خشم خود را فرو خوردم ، گفت : (وَالْعافينَ عَنِ النّاس ؛) فرمود ترا عفو كردم و از تقصير تو درگذشتم ، گفت : (وَاللّهُّ يُحِبُ الْمُحْسِنينَ؛) فرمود كه ترا آزاد كردم و از براى تو مقرّر كردم دو برابر آنچه را كه به تو عطا مى كردم .(19)

ابن شهر آشوب از كتاب محمّد بن اسحاق ، روايت كرده كه بعد از رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم هيچ كس به شرافت و عظمت جناب امام حسن عليه السّلام نرسيد و گاهى بساطى براى آن جناب بر در خانه مى گسترانيدند و آن حضرت از خانه بيرون مى شد و بر روى آن مى نشست ، پس هركس كه از آنجا عبور مى كرد به جهت جلالت آن حضرت مى ايستاد و عبور نمى كرد تا آنكه راه كوچه از رفت و آمد مسدود و منقطع مى شد، حضرت كه چنين مى ديد داخل خانه مى شد و مردم پراكنده مى شدند و در پى كار خويش مى رفتند، و همچنين در راه حج هر كه آن جناب را پياده مى ديد به جهت تعظيم آن حضرت پياده مى گشت .(20)

و ابن شهر آشوب در ((مناقب )) اشعارى از آن حضرت نقل كرده كه از آن جمله اين دو شعر است :

شعر :

قُلْ لِلْمُقيمِ بِغَيْرِ دارِ اِقامَةٍ

حان الرَّحيلُ فَوَدِّع الاَحْبابا

اِنَّ الَّذينَ لَقيتَهُمْ وَصَحِبْتَهُمْ

صاروُا جَميعا فى الْقُبُور تُرابا(21)

علاّمه مجلسى رحمه اللّه در ((جلاء)) فرموده كه شيخ طوسى به سند معتبر از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده است كه دخترى از حضرت امام حسن عليه السّلام وفات كرد گروهى از اصحاب آن حضرت تعزيت براى او نوشتند پس حضرت در جواب ايشان نوشت :

پاورقي

19- ((بحار الانوار)) 43/352.

20- ((مناقب )) ابن شهر آشوب 4/10.

21- ((مناقب )) ابن شهر آشوب 4/19.