بازگشت

لرزان از خوف خدا


امام مجتبى عليه السلام بنده خاكسار خدا بود. در هنگام عبادت از قفس تنگ دنيا مى رهيد و تا شاخساران ملكوت پر مى كشيد. طعم عبادت، شهد ديگرى در كامش مى نشاند و جوهر جانش را قبضه مى كرد. همواره در انتظار فرارسيدن ساعات نماز و لحظات عبادت مى ماند و چون وقت فرايض نزديك مى شد، روح و روانش متغيّر مى گشت و رنگ از رخسارش مى پريد:



«انّ الحسن بن علىّ عليهماالسلام كان اذا توضّأ اِرتعدت مفاصله، و اصفرّ لونه، فقيل له في ذلك فقال: حقّ على كلّ من وقف بين يدي ربّ العرش أن يصفرّ لونه و تر تعد مفاصله24؛ همانا حسن بن على عليهماالسلام وقتى وضو مى ساخت و آماده نماز مى شد؛ رنگش دگرگون مى گرديد و بند بند وجودش مى لرزيد. از آن حضرت از علت اين حال، سؤال شد؛ فرمود: سزاوار است كسى كه در پيشگاه خداوند عرش مى ايستد، رنگش پريده و بند بند اعضايش بلرزد.»



نشستن در محراب عبادت از خوشايندترين لحظات عمرش به حساب مى آمد. به همين جهت بهترين و زيباترين لباسهايش را بر تن مى كرد. در روايتى بيان شده كه حضرت براى نماز بهترين جامه هايش را پوشيد؛ پرسيدند: چرا بهترين لباس خودت را پوشيدى؟ فرمود:



«انّ اللّه جميلٌ يُحِبُّ الجمال؛ فَاَتَجَمَّلَ لِرَبّى وَ هُوَ يَقُولُ «خذوا زينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ»25؛ خداوند زيبا است و زيبايى را دوست دارد. از اين رو در هنگام راز و نياز با خداى خويش، لباس زيبايم را مى پوشم؟ در حالى كه خداوند فرموده است: هنگام مسجد رفتن، زينت خود را برگيريد».26



در حديثى ديگر آمده است:



«كانَ الحسن بن علىّ عليهماالسلام اذا قامَ الىَ الصلوةِ، لَبِسَ اَجْوَدَ ثِيابَهُ27؛ حسن بن على عليهماالسلام هنگام نماز بهترين جامه هايش را مى پوشيد.»



بر اين اساس، مستحب است كه در حال نماز نيكوترين لباس هاى خود را بپوشيم و ضمن معطّر ساختن خويش، با رعايت نظافت و طهارت كامل، به نماز بايستيم و با خداى خويش به راز و نياز بپردازيم.



به نماز ايستادن امام مجتبى عليه السلام شگفت مى نمايد و مطالعه روايت «لرزيدن مفصلهاى حضرتش در حين عبادت» انسان را متحيّر مى سازد:



امام صادق عليه السلام مى فرمايد:



«انّ الحسن بن علىٍّ عليهماالسلام كانَ اذا قامَ فى صلاته تَرتَعِدُ فرائصُهُ بينَ يَدَى رَبِّهِ ـ عزّوجلّ ـ و كانَ اذا ذَكَرَ الجَنَّة و النّار اضْطَرَبَ اِضْطِرابَ السَّليم؛28 حسن بن على عليهماالسلام وقتى به نماز مى ايستاد، تن مباركش در مقابل پروردگارش مى لرزيد و هرگاه كه ياد بهشت و جهنّم مى نمود، چون مارگزيده مضطرب و پريشان مى شد و به خود مى پيچيد».



با آنكه مركبهايى در اختيار داشت، مسافت 450 كيلومترى مدينه تا مكّه معظّمه را زير اشعه سوزان آفتاب حجاز و روى سنگريزه هاى داغ بيابان، پياده مى پيمود و به اين شكل 25 مرتبه پياده به زيارت كعبه شتافت تا رضايت خداى خويش را بيشتر فراهم آورد.29



خشوع امام مجتبى عليه السلام در مقابل خداى مهربانش نيز حكايت شيرين دارد. حضرت چنان در محراب عبادت مدهوشِ جمال و كمال حق مى شد كه رنگش دگرگون شده و تنش به لرزه مى افتاد:



راوى مى گويد: «مهمان امام مجتبى عليه السلام بودم... هنگام اداى فريضه نماز شد. امام از اتاق بيرون رفت تا وضو بگيرد؛ من نيز آماده مى شدم تا نماز بگزارم. در آستانه در اتاق، حضرت را ديدم كه رنگش تغيير كرده و حالتى خاص پيدا كرده است. پرسيدم: چرا اينطور شده ايد؟ فرمود: كسى كه مى خواهد به پيشگاه الهى وارد شود، مى بايست چنين دگرگون شود. و هنگامى كه حضرت را در حال نماز ديدم، از شدّت خضوع و خشوعش، موى بر اندامم راست شد. وقتى خوب نگاه كردم، دريافتم كه حضرت در نماز و در پيشگاه خداوند متعال، مى لرزد و ذكر مى گويد.»30



حُسن ختام اين بخش، روايتى است كه مفضل از امام جعفر صادق عليه السلام ، از پدر بزرگوار و او از جدّش نقل نموده است كه فرمود:



«أنّ الحسن بن علي بن أبى طالب كان أعبدالنّاس في زمانه، و أزهدهم و أفضلهم، و كان إذا حجّ حجّ ماشياً، و ربّما مشى حافياً، و كان أذا ذكرالموت بكى، و اذا ذكرالقبر بكى، و اذا ذكر البعث و النشور بكى، و اذا ذكر الممرّ على الصراط بكى، و اذا ذكر العرض على اللّه ـ تعالى ذكره ـ شهق شهقةً يعشى عليه منها... 31؛امام حسن بن على بن ابى طالب عليهم السلام در زمان خود عابدترين، زاهدترين و بهترينِ مردم بود؛ و با پاى پياده و برهنه حجّ انجام مى داد؛ و هرگاه از مرگ سخن گفته مى شد، گريه مى كرد و هرگاه ذكرى از قبر به ميان مى آمد، مى گريست. و زمانى كه از قيامت نام برده مى شد، اشك مى ريخت. و زمانى كه از گذشتن پل صراط سخن به ميان مى آمد؛ گريه مى كرد؛ و هنگامى كه عرضه شدن (اعمال) بر خدا به ميان مى آمد، از هوش مى رفت به نحوى كه همه چيز از ذهن و نظرش پوشيده مى شد.»

پاورقي

24. موسوعة كلمات الامام الحسن (ع)، ص 268.

25. اعراف / 31.

26. موسوعة كلمات الامام الحسن(ع)، ص 296.

27. داستانها و حكايت هاى نماز چهارده معصوم(ع)، عباس عزيزى، ص 87، به نقل از وسايل الشيعه، ج 3، ص 331.

28. همان، به نقل از بحارالانوار، ج 84، ص 158.

29. همان، ص 18، به نقل از خاندان وحى، ص 323.

30. همان، ص 90، به نقل از عدة الداعى، ص 180.

31. اعلام الهداية، ج 4، ص 33، به نقل از امالى صدوق، ص 150 و بحارالانوار، ج 43، ص 331.