بازگشت

3 ـ خواندن دعاى باران به دستوراميرمومنان(ع)


گروهى نزد على(ع) آمده, از كمبود بـاران شكايت كردند. آن حضرت فرزند برومندش, امام حسن(ع) را فراخواند و به وى فرمود: خداى را از بهر استسقاء بخوان. امام حسن(ع) به دنبال فرمان پدر, دست بـه دعا برداشته, فرمود: (اللهم هيج لنا السحاب بفتح الابواب بـماء عباب)

خدايا! ابرها را به حركت درآور و بـا بـازكردن درب هاى آسمان, آب و باران فراوانى بر ما فرست.

سپـس امام حسن(ع) دعاى استـسقا را جهت آمدن بـاران قرائت كرد. امام حسين(ع) نيز بـه دستـور پـدر بـه دعاى استـسقاء پـرداخت: (اللهم معطى الخيرات. ..) خدايا! اى كسى كه خيرات و بـركات را به بندگان عطا مى كنى.

هنوز دعا پايان نگرفته بـود كه بـاران تندى شروع بـه بـاريدن كرد.

به سلمان گفتند: اى ابـاعبـدالله! اين دعا بـه آن ها ياد داده شده بود. او در پاسخ گفت: واى بـرشما! مگر نشنيده ايد حديث رسول خدا را كه مى فرمايد: خداوند مصالح حكمت را بر زبـان اهل بـيت من جارى ساخته است.