بازگشت

1.عاطفه پيامبر بيانگر موضع اوست


امام حسن عليه السلام محبوب ترين مردم نزد رسول اكرم صلى الله عليه واله بود؛ محبت حضرت نسبت به امام حسن و برادرش امام حسين عليه السلام به حدى بود كه خطبه خود را در مسجد قطع كرد و از منبر فرود آمد تا آن دو را در آغوش گرم خود بگيرد.

علاوه بر احاديث و اخبارى كه در اين باره گذشت ، روايات ديگرى نيز وارد شده كه در مباحث آتى خواهيم آورد؛ بايد بگوييم كه استقصاى تمام آنها در اين فرصت كوتاه ممكن نيست .

همه مى دانند كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در موضع گيرى ها و تمام كارهايى كه انجام مى داد و يا از انجام دادن آنها اجتناب مى ورزيد، بر اساس ‍ منافع شخصى و خواسته هاى نفسانى يا تحت تاءثير احساسات و عواطف گام بر نمى داشت ، بلكه با تمام وجود و عواطف و احساسات و جميع افكار و نيروها و امكانات خود، فانى در خدا بود؛ از اين رو آن حضرت از خدا بود و به خاطر دين و رسالت الهى زندگى مى كرد و در راه محبت خدا و در حال لقاى پروردگارش رحلت فرمود؛پس ((خداى سبحان اول بود و استمرار بود و پايان ))؛ بدين معنا كه هر موضعى ،از هر نوع و هر اندازه كه باشد، اگر قدمى در راه خدمت به دين خدا و اعتلاى كلمه الهى نباشد، ممكن نيست كه از رسول اكرم صلى الله عليه واله صادر شود، نه بدين معنا كه آن حضرت از عواطف و احساسات انسانى نوع بشر بر خوردار نبود، يا اينكه به عواطف و احساسات خويش ميدان نمى داد تا آن طور كه حق طبيعى آن هاست ، در زندگى تاءثير مثبت داشته باشد يا حتى از آنها استفاده مباح نمى كرد، بلكه مى خواهيم بگوييم : هر گاه اين عواطف و احساسات به صورت موضع گيرى هاى علنى و آشكار جلوه كند و حضرت رسول اكرم صلى الله عليه واله در اظهار آن در ملاء عام و حتى گاهى اوقات بر روى منبر اصرار داشته باشد، مى بايست در خدمت رسالت و براى رسيدن به اهداف عاليه رسول خدا صل الله و آله و سلم باشد، حتى آن جا كه حضرت از احساسات و عواطف خود در امور شخصى صرف استفاده مى كند، آن را عبادتى سرشار از بخشش و عطا و غنى از مواهب مى سازد كه بدو توان افزون داده و حضرتش را به قرب الهى نزديك سازد.

آرى آنچه ذكر نموديم ، روايات و اخبار فراوانى را تفسير و تبيين مى نمايد كه از رسول اكرم صلى الله عليه واله در مورد علاقه و محبت آن حضرت نسبت به حسنين عليه السلام وارد شده است ؛ مثلا، حضرت در مورد امام حسن عليه السلام فرمود:

(( ((اللهم ان هذاابنى و اءنا اءحبه ، واءحب من يحبه ؛))

خدايا اين كودك ، پسر من است و او را دوست مى دارم ، او را دوست بدار و نيز هر كس كه او را دوست مى دارد، دوست بدار!))

همچنين فرمود:

(( ((اءحب اهل بيتى الى احسن و احسين ....))

محبوب ترين فرد از خاندانم من ، حسن است و حسين ....))

در اين باره روايات بسيارى وارد شده است .

اين موضع متمايز رسول اكرم صلى الله عليه و آله در قبال حسنين عليهما السلام وآن پرورش بى نظير، بدون شك از دلالت ها و اشارت هاى مهم و فراوانى سرشار است كه ما به گوشه اى از آن اشاره كرديم ،

سزاوار است در اين جا موضع گيرى و گفتار و رفتار رسول اكرم صلى الله عليه و آله رابه هنگام تولد آن دو بيان كنيم تا مطلب بهتر روشن شود.

هنگامى كه مژده ولادت امام حسن عليه السلام به گوش پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد، به خانه دخترش زهراى بتول عليه السلام آمد و فرمود:

((يا اءسماء هاتى ابنى ؛ اى اسماء،فرزندم را بياور!))و يا فرمود: ((هاتى ابنى ؛ فرزندم رابياور!))

همچنين پيامبراكرم صلى الله عليه و آله در نامگذارى اين مولود مبارك بر پروردگارش پيشى نگرفت ، تا اين كه وحى الهى نازل شد و به پيامبر خبر داد:((خداوند متعال اين نوزاد را حسن ناميد)). سپس حضرت گوسفندى را قربانى كرد و خود شخصا موى سرش را تراشيد و به اندازه وزن آن ،نقره صدقه داد و با دست مبارك بر سر او نوعى عطر مخلوط موسوم به ((خلوق )) ماليد و نافش را بريد، و كارهاى ديگرى كه در اين باره نقل شده است و ما در اين جا بدان نمى پردازيم .

اين كه حضرت فرمود:((اى اءسماء،فرزندم را بياور!))، آن هم در اولين روز ولادت آن حضرت ،بيانگر معنايى ژرف و هدفى والاست كه در داستان مباهله بدان اشاره خواهيم كرد.