بازگشت

پايه گذار شبهه


دلائل و شواهد موجود به خوبى نشان مى دهد که تا پيش از منصور عباسى چنين افترايى در کتابها نبوده است و اين منصور بود که براى خنثى سازى شورشهاى علوى و حرکتهاى ضدّ حکومتى نوادگان امام حسن مجتبى عليه السلام اين تهمت و شبهه را عليه امام پايه گذارى کرد.

وى که از اين شورشها سخت به وحشت افتاده بود، براى رفع نگرانى خود، هيچ حربه اى را بهتر از لکه دار کردن چهره پاک و معصوم امام حسن عليه السلام نديد. وى پس از دستگيرى عبداللّه بن حسن که عليه ظلم و جور قيام کرده بود، در برابر بسيارى از مردم به سخنرانى پرداخت و على بن ابى طالب و امام حسن عليهما السلام و همه فرزندان ابى طالب را مورد دشنام و افترا و ناسزاگويى قرار داد و از جمله گفت: به خدايى که جز او نيست، فرزندان ابى طالب را در خلافت تنها گذارديم و هيچ کارى به کارشان نداشتيم؛ در آغاز على بن ابى طالب بدان پرداخت... و پس از وى، حسن بن على برخاست... معاويه با نيرنگ به او وعده داد تا وليعهدش کند، بدين ترتيب او را برکنار ساخت و همه چيزِ وى را گرفت. حسن بن على نيز همه کارها را به معاويه واگذارد و به زنان روى آورد؛ او امروز با يکى ازدواج مى کرد و فردا ديگرى را طلاق مى داد و همچنان بدين کار مشغول بود تا اينکه در بسترش مرد...54

استاد، هاشم معروف در ردّ اين تهمت ناجوانمردانه مى نويسد: و اما روايت هفتاد و نود و از اين قبيل رواياتى که او را زن باره توصيف مى کنند و اينکه پدرش مى گفت: به فرزندم حسن زن ندهيد که او زن باره است؛ اين روايات آن چنان که از اسنادشان بر مى آيد، منبعى جز مدائنى و امثال دروغگوى او ندارد. مدائنى و واقدى و ديگر مورّخان پيشين، تاريخ را در سايه حکومتهايى نوشته اند که با اهل بيت عليهم السلام سر دشمنى داشتند، و از هر وسيله اى براى خدشه دار کردن واقعيت هاى آنها و ضربه زدن به ايشان فروگذار نمى کردند. حکام دولت عباسى نيز در تعصّب و پليدى نيّت، دست کمى از اسلاف اموى خود نداشتند. عباسى ها در جعل احاديث عليه «علويها» با امويها هم دست بودند، به ويژه نسبت به حسنيها کينه خاصّى مى ورزيدند، چون بيشتر آنهايى که عليه ستم سر به شورش برمى داشتند؛ از فرزندان و نوادگان امام حسن عليه السلام بودند.55

پاورقي

54. سيرةالائمة الاثنى عشر، ج 1، ص 618.

55. زندگى دوازده امام، ج 1، ص 602.