بازگشت

با پيامبر


حدود هفت سال از زندگى اين نواده،با پيامبر عزيز اسلام (ص) گذشت (3) .پدر بزرگ مهربان،او را سخت دوست مى داشت:



چه بسيار كه او را بر شانه مى نهاد و مى گفت:خداوندا،من دوستش دارم،تو نيز او را وست بدار!» (4) ...«آنكه حسن و حسين را دوست بدارد،مرا دوست داشته است و آنكه با ايندو كينه ورزد و ايشان را دشمن بدارد،با من دشمنكامى كرده است...» (5)



و هم مى فرمود:«حسن و حسين،سرور جوانان بهشتند» (6) .



و نيز مى فرمود:«اين دو فرزند من،امامند،چه قيام كنند و چه نكنند (7) ».



بزرگى منش و سترگى روح آن امام،چندان بود كه پيامبر ارجمند اسلام (ص) او را با خردى سال و كمى سن،در برخى از عهدنامه ها،گواه مى گرفت،واقدى آورده است كه:پيامبر، براى «ثقيف »عهد ذمه بست،خالد بن سعيد آنرا نوشت و امام حسن و امام حسين-درود خدا بر آنان-آنرا گواهى فرمودند (8) .



و هم،آنگاه كه پيامبر به امر خدا،با اهل نجران،به «مباهله »برخاست،امام حسن و امام حسين و حضرت على و فاطمه (ع) را نيز به فرمان خداى،همراه خويش برد و آيه ى تطهير در پاكدامنى آن گراميان فرود آمد (9) .

پاورقي

3- دلائل الامامه:محمد بن جرير الطبرى ص 60



4- تاريخ الخلفاء ص 188



5- بحار ج 43 ص 264



6- تاريخ الخلفاء 189:الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة



7- ارشاد مفيد،ص 181-بحار ج 43 ص 278:ابناى،هذان امامان،قاما او قعدا



8- طبقات كبير،ج 1،بخش 2 ص 33



9- غاية المرام ص 287