بازگشت

حوادث دوران كودكي


يك روز پدر بزرگوارش اميرالمؤمنين (ع) در حاليكه امام حسن (ع) طفل بود فرمود: پسرم آيا نمي خواهي براي پدرت سخنراني كني؟ عرض كرد:

إني أستحيي أن أخطب و انا أراكَ

من خجالت مي كشم در محضر شما صحبت كنم.

اميرالمؤمنين(ع) از مجلس خارج شد ولي در مكاني نشست كه امام حسن او را نبيند اما صداي فرزند دلبندش را بشنود. آنگاه حسن بن علي (ع) از جا برخاست و در ميان مردم سخن گفت: سخني كامل، بليغ و فصيح، فلما إنصرف جعل عليُ يقول:

ذريه بعضها من بعضٍ، و الله سميع عليم. پس از پايان خطبه علي (ع) اشاره به آيه 34 سوره آل عمران كرد كه خداوند آدم و نوح و خاندان ابراهيم و عمران را از ميان مردم جهان برگزيد. نسل ابراهيم و عمران بعض آن از بعض ديگر است و خدا شنوا و داناست.

رسول خدا (ص) با وجود كمي سن و خردسالي امام حسن (ع) در پيمان ثقيف آن حضرت را گواه و شاهد قرار داد و در داستان شگفت انگيز و پرهيجان مباهله كه روز بيست و چهارم ذي الحجه اتفاق افتاد امام حسن و امام حسين و حضرت علي و فاطمه عليهم السلام را بنابر حكم قطعي پروردگار همراه خويش برد.

(فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع أبناء نا و أبنائكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و أنفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله علي الكاذبينَ)

و هر كه با وجود اين عمل سوي تو آمده كه با تو مجادله كند بگو بياييد پسران و زنان و نفوس خويش بخوانيم و تضرع كنيم آنگاه لعنت خدا را به دروغگويان كنيم.

از امام كاظم (ع) روايت شده كه هيچكس ادعا نكرده كه پيغمبر در مباهله با نصاري غير از علي ابن ابيطالب و فاطمه و حسن و حسين كس ديگري (انتخاب كرده) باشد. پس تأويل أبنائنا حسن و حسين و تأويل نسائنا فاطمه و تأويل أنفسنا علي بن ابيطالب عليهم السلام است.

ابن عباس مي گويد: امام حسن و امام حسين عليهما السلام بيمار شدند. رسول خدا(ص) به عيادت آنها آمد و همچنين عده اي از بزرگان عرب. آنها گفتند يا ابا الحسن براي شفاي فرزندانت نذر كن، حضرت علي (ع) به اتفاق فاطمه عليها سلام و فضه نذر كردند كه سه روز روزه بگيرند.

براي صرف افطار چيزي در خانه نداشتند به همين علت حضرت علي (ع) سه صاع جو از يك يهودي قرض گرفت و آنها را در اختيار فاطمه عليها السلام گذارد. حضرت زهرا عليها السلام از آنها نان پخت. حضرت علي (ع) همينكه نماز مغرب را خواند و آماده براي صرف افطار گرديد، شخص مسكيني بر آنها وارد شد و از آنها خواست و سؤال كرد كه سيرش كنند، نان در اختيار او گذاشتند در نتيجه چيزي نخوردند و با آب افطار كردند. روز دوم نيز مقداري جو گرفتند و آرد كردند و نان پختند و در اختيار حضرت علي (ع) قرار دادند كه ناگهان يتيمي به درب خانه آمد و طلب طعام كرد. آنها نان را به او دادند و با آب افطار كردند. روز سوم نيز مثل روزهاي قبل نان را پختند، شخص اسيري به درب خانه آمد نان را به او دادند و با آب افطار كردند. روز چهارم كه نذر را انجام داده بودند حضرت علي (ع) به اتفاق امام حسن و امام حسين به محضر رسول الله (ص) شرفياب شد. وقتي ضعف را در چهره فرزندان خود ديد گريه كرد و جبرئيل سوره هل اَتي را نازل كرد.

امام حسن (ع) طفل بود كه آيه تطهير در شأن او و جد و پدر و مادر و برادرش نازل شد. جابربن عبدالله انصاري از قول حضرت زهرا عليها سلام نقل مي كند كه فرزندم حسن بر من وارد شد و بر من سلام كرد و گفت اي مادر سلام و درود بر تو و من جواب او را دادم. و گفتم سلام بر تو اي روشني ديده و ميوه دل من آنگاه امام حسن (ع) گفت اي مادر بوي خوشي نزد تو استشمام مي كنم، گويي بوي جدم رسول خدا (ص) باشد. گفتم آري حسن (ع) در كنار پيامبر اكرم (ص) زير كساء قرار گرفت و بر آن حضرت سلام و درود فرستاد. رسول خدا (ص) فرمود: بر تو باد سلام اي فرزندم و اي صاحب حوض من و بدين ترتيب ساير پنج تن عليهم السلام در زير كساء قرار گرفتند. جبرئيل فرود آمد و در جمع آنها حاضر شد و سلام و درود حضرت حق عزوجل را به پيامبر رساند و گفت خداوند وحي فرستاد براي شما و فرمود:

(إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهر كم تطهيراً)

به تحقيق خداوند اراده فرمود كه بر طرف نمايد از شما اهل بيت پليدي را و پاك گرداند شما را پاك گرداني كامل.