بازگشت

كار اين مرد عرب رسول خدا(ص) را به خنده انداخت


"ابن شهر آشوب" در كتاب"مناقب" از "اسماعيل بن يزيد" به سندش از امام باقر(ع) روايت كرده كه فرمود: مردى در زمان رسول خدا(ص) مرتكب گناهى شد، و براى جبران آن خود را مخفى كرد تا هنگامى كه حسن و حسين(ع)را در كوچه خلوتى مشاهده كرد.



پس نزديك رفته و آن دو را برگرفت و بر دوش خود سوار كرده به نزد رسول خدا(ص) آورده گفت:



«انى مستجير بالله و بهما»



(من به خداوند تعالى و به اين دو پناهنده شدم!)



رسول خدا(ص) آنقدر خنديد كه دست مباركش را جلوى دهان گرفت.



سپس به آن مرد فرمود: «اذهب و انت طليق »



(برو كه تو آزادى.)



و به حسن و حسين نيز فرمود: شما را در باره اين مرد شفيع قرار دادم! و به دنبال اين ماجرا اين آيه نازل گرديد:



«و لو انهم اذ ظلموا انفسهم جاءوك فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما» (32)



(و اگر ايشان هنگامى كه بر خود ستم مى كنند نزد تو بيايند و از خداوند آمرزش خواسته و رسول خدا براى ايشان آمرزش خواهى كند حتماً خداى را توبه پذير و مهربان خواهند يافت) (33)

پاورقي

32.سوره نساء، آيه 64.



33.مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 400.