بازگشت

حديث ثقلين


و بالاخره در پايان عمر پر بركت خود نيز سفارش آنها را به طور كلى و تحت عنوان «عترت » فرمود و بارها با بيانات گوناگون و در جاهاى مختلف و از آن جمله اين گونه فرمود:



«ايها الناس انى اوشك ان ادعى فاجيب و انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى، كتاب الله حبل ممدود من السماء الى الارض، و عترتى اهل بيتى، و ان اللطيف الخبير اخبرنى انهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض فانظروا كيف تخلفونى فيهما» (28)



(اى مردم، من(به ديدار خدا) خوانده شده ام و آن را پذيرفته ام، و من دو چيز سنگين در ميان شما مى گذارم: كتاب خدا و عترتم. كتاب خدا ريسمان كشيده اى است از آسمان به زمين، و عترت من خاندانم هستند؛ و به راستى كه خداى لطيف خبير به من خبر داده كه اين دو از يكديگر جدا نشوند تا در كنار حوض(كوثر) بر من وارد شوند، پس بنگريد تا چگونه سفارش مرا پس از من در باره آن دو به جاى آوريد.)

پاورقي

28.بحار الانوار، ج 43، صص 66-104، ملحقات احقاق الحق، ج 10، صص 76-309، اثبات الهداة، ج 3 و 4.



و عترت را خود اينان به «نسل »معنى كرده و برخى نيز ادعاى اتفاق امت را كرده اند كه مراد از عترت در اين حديث على و فاطمه و حسن و حسين(ع)هستند.(ملحقات، ص 309) و مرحوم سيد مرتضى(ره) در معناى عترت تحقيق جالبى دارد كه مى توانيد در كتاب الشافى(ص 177 به بعد) بخوانيد و در بحار الانوار، (ج 43، ص 157 به بعد) از آنجا نقل شده است.